ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« دی | اسفند » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت درج خبر:۲۱:۵۸
- بدون دیدگاه

دشتستان بزرگ-سیده رویا علوی شریف: پایگاه خبری تحلیلی دشتستان بزرگ، سه شنبه های هر هفته به معرفی یکی از هنرمندان دشتستانی می پردازد، این هفته مهمان یکی از بانوان هنرمند دشتستانی بودیم. خواندن گفتگو با این هنرمند، خالی از لطف نیست.
-لطفا خودتان رو معرفی کنید:
افشان مرادی نجار هستم، اصفهان به دنیا آمده و در برازجان بزرگ شده ام. تحصیلات هنری خود را در اصفهان، تهران، ابوظبی و تریکه گذرانده ام ولی تحصیلات دانشگاهی را در استان بوشهر. بیشترین مدرک هنری را از دانشگاه آیدین استانبول دریافت کرده ام. ازدواج من کاملا سنتی بود. در سن ۱۳ سالگی ازدواج کردم. همسرم پسر عمویم نیز هست. پدر و مادرم تصمیم گرفتند تا ما با همدیگر ازدواج کنیم و این اتفاق رخ داد. ولی بعد از ازدواج بین ما عشق به وجود آمد.
-در چه حیطه هنری فعالیت دارید؟
به طور گسترده در مجموعه صنایع دستی، صنایع غذایی و طراحی و دوخت فعالیت دارم.
-از چه زمانی کار خود را آغاز کردید؟
از سال ۱۳۶۷ تا کنون سابقه کار اداری دارم. با فنی و حرفه ای همکاری می کنم، در دانشگاه و دبیرستان نیز تدریس می کنم. ۲۱ سال مجتمع آموزشی دارم. کار هنری خود را با مدرک سیکل آغاز کردم و در حین کار هنری، به تحصیلات خود ادامه دادم و در حال حاضر کارشناسی دارم. از ۱۳ سالگی به طور جدی به هنر پرداختم و در سن ۱۹ سالگی مدرک مربی گری گرفتم. آن زمان از بین تمام مربی ها من کمترین سن را داشتم.
-چگونه با کار هنری آشنا شدید؟
همه اقوام ما هنرمند هستند. کودکان هنگام بازی با عروسک و اسباب بازی، سرگرم می شوند ولی ما از کودکی به جای اسباب بازی، قالی بافی می کردیم. اسباب بازی های ما دوک و کاموا و وسایل هنری بود و با همین وسایل عجین شدیم. از سن ۱۰ سالگی به کار هنر گرایش خاصی داشتم. اینطور نبود که به دلیل ضعف در تحصیلات مدرسه، به هنر رو آورده باشیم، برعکس من و خواهرانم از لحاظ درسی بسیار باهوش و موفق بودیم و با تمایل کامل به کار هنر پرداختیم.
-تا کنون چه افتخاراتی کسب کرده اید؟
شرکت در فستیوال های مد لباس و فشن
همکاری با صدا و سیما و آموزش هنر در شبکه استانی بوشهر
دارای نشان بین المللی رضایت مشتری
مقام برتر در جشنواره الگوهای برتر مهارت آموزی در دشتستان
داور اولین همایش کیک، شیرینی و دسر در دشتستان
دارای گواهینامه های متعدد از جمله تعمیر و سرویس چرخ های خیاطی خانگی، طراحی و دوخت، فن آوری مد و لباس وینتاژ حجم سازی به همراه دراپینگ گل و روش های نوین تدریس با رویکرد CBT، مولاژ و کار روی مانکن و ….
همکاری در برگزاری سیزدهمین المپیاد ملی کسب مهارت استان بوشهر
کسب لوح زرین تعالی کسب و کار از مرکز پژوهش و آموزش ایران
کسب مقام برتر در زمینه طراحی و دوخت در همایش طراحی لباس و تولید کنندگان پوشاک ایران در سال ۱۳۹۷
کسب عنوان اسطوره مدیریت ایران در سال ۱۳۹۵
-برای شروع کار خود، به چه چیزی نیاز داشتید؟
بله، کسب و کار من نیاز به یک مکان داشت. این مکان را همسرم در اختیارم قرار داد. ابزار کار می خواستم که مادرم در اختیارم قرار داد. همت می خواست که خودم گذاشتم.
-بهترین مشوق شما در زمینه هنری چه کسی بود؟
مادرم مشوقم بود. همسرم پشتوانه ام و استاد مهربانم خانم مهدیان که بنیان کار من را محکم کرد و اکنون در قید حیات نیستند. سال ۷۱ برای تاسیس آموزشگاه خود در کنار خانم مهدیان دوره مربی گری را گذراندم. آنقدر خوب آموزش می دادند که تا کنون نتیجه آن را در کارهای خود احساس می کنم.
-در طول روز چند ساعت کار می کنید؟
۱۷ ساعت در طول روز کار می کنم و مشکلی ندارم. محل کار و منزل من نزدیک به هم هستند به همین دلیل به طور کامل بر مسائل روزمره ای که در منزل اتفاق می افتد تسلط دارم. هیچ گاه برای فرزندانم پرستار نگرفتم و هیچ گاه خدمتکار نداشتم. همیشه خودم از فرزاندانم مراقبت می کردم.
-همسرتان چقدر با فعالیت هنری شما موافق بودند؟
همسرم هیچ وقت مانع کار هنری من نبود. حمایت مالی به خصوصی نکرد ولی حمایت معنوی بسیاری از من داشت و بهترین پشتوانه من در این مدت همسرم بود.
-اوقات فراغت خود را چگونه سپری می کنید؟
من وقت آزاد ندارم و سخت دنبال اوقات فراغت می گردم. کوچک ترین زمانی که پیدا می کنم درس می خوانم و برای ارتقاء کار خود وقت می گذارم. البته با دخترانم بازی می کنم. هر بازی که آنها را شاد کند. خرید کردن را نیز خیلی دوست دارم.
-آیا شما فرد پولداری هستید؟ آیا به دست آوردن پول سخت است؟
در جامعه فعلی خیر، پول ثروت نیست، بلکه رفاه است. به دست آوردن پول اگر از راه صحیح باشد، سخت است ولی پول چیز خوبی است. و ناگفته نماند که ثروت به آسایش گره خورده است.
-آیا به شغل خود به عنوان منبع درامد نگاه می کنید؟
در اصل با شغلم زندگی می کنم. تفریح و کار با شغلم خلاصه می شود. کار کردن به خاطر درامد نیست. درواقع ۴۰ درصد هدفم از هنر کسب درامد باشد و باقی آن به خاطر تخلیه روحی و روانی این کار را می کنم. هرکسی هرجایی که زندگی می کند باید قدردان مردم و آب و خاک آنجا باشد. من برازجان زندگی می کردم. هیچ وقت نخواستم فعالیتم را در خارج از شهرستان ادامه بدهم. خودم را به عنوان عضو کوچک شهرم مسئول می دیدم. همیشه فکر می کردم که برای بانوان شهر خودم مایه بگذارم. بنابراین به شغلم صرفا به عنوان منبع درامد نگاه نکردم.
-الگوی شما در کار هنری چه کسی بود؟
الگوی من مادرم بود. البته استاد مهدیان را نیز الگوی خود قرار می دادم.
-چه موانعی در سر راه شما قرار دارد؟
بیشترین مشکلاتی که داشتم به خاطر امکانات شهری بود که در آن زندگی می کردم. زیرا به خاطر به روز کردن آن مجبور بودم گاهی از خانه و زندگیم دور شوم. این کار برای یک خانم متاهل مشکل است.
-آیا کار هنر اختلالی در زندگی شما ایجاد کرده است؟
هیچ گاه کار، مانع احساس مادری نمی شود. اگر مادر مدیر خوبی باشد، می تواند هم مادر خوبی برای فرزندان خود باشد و هم پیشرفت کند. من از ۱۰ سالگی زمان تلف کرده نداشتم. اگر به من بگویند که به عقب برگردی چه می کردی؟ من پاسخ می دهم همین کار را می کردم. زیرا افسوس زمان تلف شده را ندارم و همه مسائل زندگی من برنامه ریزی شده است.
-بزرگترین آرزوی شما چیست؟
بزرگترین آرزوی من این است که فرزندان من دنباله روی هنر باشند. می دانم آنها توانایی لازم را دارند و حیف است که از این فرصت استفاده نکنند. خیلی از افراد موفق، شاگرد من بودند ولی فرزندان من اینگونه نیستند. دوست دارم آنها کار هنری من را ادامه دهند و این کار و حرفه ای که سال ها برای آن زحمت کشیده ام، بر زمین گذاشته نشود. البته دختر بزرگ من در بعضی زمینه ها مهارت دارد ولی سایر بچه های من اینگونه نبودند. بچه های من از کودکی کنار من بودند. در مراحل کارم خانم شهریاری خیلی وقت ها کار من را به دوش کشید تا بتوانم پیشرفت کنم. بعد از بچه هایم تنها کسی که بتواند راهم را ادامه بدهد، خانم شهریاری است. او ۲۰ سال کنار من کار کرده است.
-چه موردی در نظر دارید که هنوز آن را به دست نیاوره اید؟
من با خودم لجبازی می کنم. اگر در مغزم چیزی را در نظر گرفتم محال است آن را به دست نیاورم. به همین خاطر چیزی نیست که به آن نرسیده باشم.
-به جز مهارت هایی که ذکر کردید، آیا هنر خاصی را دنبال می کنید؟
من در هر رشته هنری که بتوانم، سعی می کنم کار کنم. از جمله هنرهایی که شاید برای بانوان نامتعارف تر باشد، می توانم از بنایی، جوشکاری، نجاری، رنگ آمیزی، بافت پارچه، مسگری، قلم زنی، شیشه سازی، چاپ پارچه و خیلی هنرهای دیگر نام ببرم.
-همکاری مسئولین با شما چگونه است؟
تا کنون شهردار را ندیدم. من در برازجان در سال های ۸۰ و ۸۲ دو بار نمایشگاه برپا کردم. خیلی پیگیر کارهای نمایگاه بودم. فرماندار وقت حتی راضی نشد فقط برای افتتاحیه به نمایشگاه بیاید. چه برسد به کمک و حمایت. هدف من از برپایی نمایشگاه به هیچ عنوان، تبلیغات کارهای خودم نبود بلکه هدفم معرفی هنرهای نو بود. ولی متاسفانه هیچ گونه همکاری نشد. سال گذشته قرار بود work shop سه روزه آشپزی برگزار کنم. قرار بود اساتید این کارگاه، از تهران و شیراز بیایند. این work shop برای کلیه فست فودها، رستوران ها و بیرون برها برگزار می شد. این work shop کاری نو در دشتستان بود، به طوری که چند ماه بعد بوشهر این work shop را برگزار کرد. در این کارگاه ۱۰ مدل روز دنیا آموزش داده می شد و برای ارتقاء رستوران های دشتستان بسیار مفید بود. حتی از اساتید تخفیف ۵۰% گرفتم و هزینه خواب و خوراک شرکت کنندگان را نیز به عهده گرفتم. ولی هیچ کدام از مسئولین حمایت لازم را نکردند. بعد از آن از بوشهر پیشنهاد داشتم که ان کارگاه را آنجا برگزار کنم. ولی می خواستم این کار به نام دشتستان برگزار بشود و پیشنهاد آنها را قبول نکردم.
–چه انتظاری از مسئولین دارید؟
حداقل انتظار این است که نمایشگاهی برگزار کنند و هنرهای بانوان دشتستانی را معرفی کنند. اگر این نمایشگاه به صورت سالانه برگزار بشود، بانوان می توانند کارهای خود را ارائه دهند، این کار برای مردم درامدزایی می کند. بانوانی که مشاغل خانگی دارند، وقتی جایی برای ارائه و معرفی کارهای خود داشته باشند، انگیزه پیدا می کنند.
بانوان دشتستانی بسیار پتانسیل بالایی دارند. متاسفانه مسئولین تا ذینفع نباشند، همکاری نمی کنند.
-بهترین خاطره شما در زمینه کار هنری چه بود؟
در سن ۲۸ سالگی مربی برتر کشوری در رشته گلدوزی شدم.
-بدترین خاطره شما در این زمینه چه بود؟
خداروشکر تا کنون در زمینه هنری هیچ گونه خاطره بدی نداشتم.
-تاکنون در زمینه هنری ناامید شده اید؟
من نامید نشده ام. اما هرجا کار برایم سخت می شود، چیزی که به من روحیه می دهد، فرزندانم است. البته این را بگویم که در سختی ها همیشه سوره یس، ایه الکرسی و زیارت عاشورا می خوانم تا آرام شوم.
-چگونه برای کار خود برنامه ریزی می کنید؟
من هر شب موقع خواب کارهای روزمره ام را نیم تا یک ساعت مرور می کنم. ذهن من به صورت قفسه بندی شده است. یک قفسه مخصوص کارهای انجام شده، یک قفسه کارهای انجام نشده و درواقع هر مسئله در ذهن من یک قفسه به خصوص دارد و به این صورت من هیچوقت سردرگم نمی شوم و با بررسی این طبقه بندی، برای روز بعد برنامه ریزی می کنم.
-چه چیزی حال شما را خوب می کند؟
آموزش، وقتی آموزش می دهم حس می کنم که جوان ترین فرد روی کره زمین هستم. مخصوصا آموزش هایی که بازتاب آن را می بینم.
-آیا تا کنون برای کسب هنر از لحاظ مالی در تنگا قرار گرفته اید؟
بله بسیار اتفاق افتاده، خیلی وقت ها برای کارهای خود واقعاً نیاز به پول داشتم و شب ها تا صبح خیاطی می کردم تا بتوانم پول شهریه را تهیه کنم.
-به بخش سوالات یک کلمه ای می رویم. ما یک کلمه می گوییم. شما اولین چیزی که به ذهنتان می رسد بیان کنید:
خانواده: فرزند
فرزند: عشق
هنر: زیبایی
همسر: پشتوانه
مادر: زندگی
مسئول: وجدان
پول: نیاز
زندگی: عشق
دشتستان: بزرگ
دشتستان بزرگ: نو
-سخن آخر:
خانم ها، آقایان در هر حیطه ای که مشغول هستند، باید یک هنر بلد باشند تا اگر جایی که نیاز باشد، از آن هنر کسب درامد کنند. من استاد دانشگاهی را می شناسم که رئیس دانشگاه شهرکرد نیز بوده است. و هر بار من را می بیند یک الگوی خیاطی از من میگیرد. این استاد دانشگاه آقایی مسن است ولی با این حال نمددوزی، قالی بافی، موسیقی و بافتنی را به طور حرفه ای دنبال می کند و همه فرزندان او با وجود پزشک بودن در این هنرها فعالیت دارند.
دیدگاه ها