ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« دی | اسفند » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ ساعت درج خبر:۲۲:۲۱
- بدون دیدگاه
دشتستان بزرگ- حجت الاسلام والمسلمین سید عباس بهادر: با یک بررسی اجمالی میتوان متوجه این موضوع شد که خداوند در نظام خلقت یک نگاه مشترک بین زن و مرد دارد و آ ن از بُعد انسانی در خلقت است و یک تفارقی هم از بُعد خصوصیات وجودی که شاخصه شناخت هر کدام را فراهم می سازد قائل است و حال از نگاه خداوند در قرآن و کلام اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که مفسرین کتاب آسمانی هستند و در نظریهء روانشناسان ، موارد آن را بشرح ذیل تقدیم میکنیم:
صفات و ویژگیهای مختص زنان در آیات
. ۱بر خلاف آن چه در برخی از عقاید و نوشتهها مطرح میشود، زن مقدمه وجود مرد نبوده، برای او آفریده نشده است، بلکه هر یک از زن و مرد، برای تکمیل یک دیگر آفریده شدهاند: "هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ;(بقره،۱۸۷) آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها ]هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید."(نظام حقوق زن در اسلام، شهید مرتضی مطهری، ص ۱۱۹)
۲٫ از جمله ویژگیهای زن آن است که وجود او برای مرد، خیر و مایه سکونت و آرامش او است: "وَ مِنْ ءَایَـَتِهِأَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ َجًا لِّتَسْکُنُوَّاْ إِلَیْهَا;(روم،۲۱) از نشانههای او این است که از خودتان برای شما همسرانی آفرید تابه وسیله آنها آرام گیرید."
۳. احساسات زن از مرد جوشانتر است، ولی جهتگیری عقلی و استدلالی وی، همسنگ مردان نیست.( همان، ص ۱۶۳٫ ) این نکته از آیه شریفه: "الرِّجَالُ قَوَّ امُونَ عَلَی النِّسَآء"(نسأ،۳۴) فهمیده میشود.( تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج ۴، ص ۲۱۷ و ص ۳۴۷، مؤسسه اعلمی)
۴. ویژگیهای دیگر زن که در احساسات او نهفته است، روحیه خواسته شدن و مطلوب قرار گرفتن است; بر خلاف مرد که خصوصیت او خواستن است(شهید مطهری;، همان، ص ۱۶۳٫ ) این نکته از سوره روم، آیه ۲۱ استفاده میشود.( علامه طباطبایی، همان، ص ۲۱۶)
۵٫ جلوهگری و خودنمایی، از دیگر خصوصیات زن است; البته اسلام خواسته است که زن، این غریزه طبیعی را در برابر شوهر خود ارضا کند: "وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلآ لِبُعُولَتِهِنَّ;(نور،۳۱) و زینت خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان."
۶- ترس و حفظ آبرو : در سوره مریم، در ضمن آیاتى که سر گذشت مریم و ماجراى تولد عیسى را بیان مى دارد، به حقیقتى بر مى خوریم که هر چند در فرد فرد انسانها وجود دارد، اما در زنان به خاطر سرشت و طبیعت شان، از شدت و حدت بیشترى بر خوردار است، به گونهاى که آن را از ویژگىهاى زنان دانستهاند .
۷- عاطفه مادرى : برخىاز معانى و مفاهیمى که قرآن نیز متعرض آنها شده، جز در وجود جنس مؤنث، یعنى زن، مأمن دیگرى ندارد. از جمله آن معانى، عاطفه مادرى است؛ حسى که از دیدگاه قرآنى و اسلامى، بس ارجمند و پاس داشتنى است و دارنده آن، مقامى بلند در پیشگاه خداوند دارد.
۸٫ وظیفه شوهرداری
از آیه ۲۱ سوره روم استفاده میشود که زن باید محیط خانواده را به گونهای سامان دهد که عامل آرامش شوهر خود باشد.
۹٫ فرمانبری متواضعانه از شوهر
" فَالصَّـَـلِحَـَتُ قَـَنِتَـَتٌ ;(نسأ،۳۴) زنان صالح، متواضعند."
این تعبیر، نقطه مقابل تعبیر: "والتی تخافون نشوزهن" یعنی نشوز در همین آیه شریفه است. اطاعت مستمر و متواضعانه، وظیفهای است که قرآن کریم، به صراحت از زن خواسته است. روشن است این فرمانبری به معنای محرومیت استقلال زن، در اراده فردی خود نیست، بلکه فرمانبری در قلمرو حقوقی است که خداوند برای مردان، در نظر گرفته که مهمترین شاخصه آن، فرمانبری در مسئله زناشویی است.( تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج ۴، ص ۳۴۴، مؤسسه اعلمی)
۱۰. حفظ خود و اسرار و حقوق شوهر
"حَـَفِظَـَتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّه ;(نسأ،۳۴) زنان صالح در غیاب ]همسر خود[، اسرار و حقوق او را، یعنی حقوقی که خداوند برای همسران آنها قرار داده، حفظ میکنند."
۱۱. رعایت پوشش واجب اسلامی
" یَـََّأَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لاِ َّزْوَ َجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَـَبِیبِهِنَّ ذَ َلِکَ أَدْنَیََّ أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْن ;(احزاب،۵۹) ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو، جلبابها ]روسریهای بلند[ خود را بر خویش فروافکنند. این کار، برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است." در این پوشش واجب، تنها چهره و دو دست، استثنا شده است.
۱۲. نگهداری چشمهای خود از نگاههای هوس آلود و حرام
"وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَـَتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَـَرِهِنَّ;(نور،۳۱) به زنان با ایمان بگو، چشمهای خود را ]از نگاههای هوس آلود[ فرو گیرند. ( مسأله حجاب، شهید مطهری، ص ۱۳۸ و ۱۳۹، انتشارات صدرا )
۱۳٫طریقه سخن گفتن با نامحرمان
"فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِی مَرَضٌ;(احزاب،۳۲) به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند." ( تفسیر المیزان، مرحوم علامه طباطبایی، ج ۱۶، ص ۳۰۹، مؤسسه اعلمی. )
۱۴.عدم اختلاط با مردان
خصوصیات زنان در کلام معصومین (ع):
حضرت علی (ع) در این باره فرمودند: بهترین زنان شما پنج طایفه اند، سهل گیر، نرم خو، رام، زنی که چون شوهر خشمگین شود نیارامد تا رضایت او را فراهم کند و بالاخره زنی که در غیاب شوهر حیثیت او را نگه دارد.
پیغمبر (ص) در این باره می فرمایند: بهترین زنان شما زنی است که بچه آور، مهربان، پاکدامن، نزد فامیلش عزیز و محترم و در مقابل شوهر متواضع و فروتن باشد، برای شوهر زینت کند و نسبت به دیگران موقّر و بی اعتنا باشد، حرف شوهر را بشنود، فرمانش را گردن نهد، در خلوت در اختیار وی باشد ولی مثل مردان مبتذل نباشد.
امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی زنی را به خاطر زیبایی و یا مال و ثروتش بگیرد، خداوند او را به همان وا می گذارد، اما اگر برای دین (و ایمان) با او ازدواج کند، از جمال و مال نیز بهره مند می گردد.
این سخن امام موید این نکته است که معمولا در درازمدت و پس از فروکش کردن احساسات تند اولیه، اخلاق، حیا، ایمان و معرفت و عفت زن است که به او زیبایی می بخشد نه صورت ظاهری وی.
ایمان
عفّت و پاکدامنی
آراستگی و زینت داشتن در مقابل شوهر
عیب پوشی در زندگی نسبت به خانواده
تفاوتهای زن و مرد در نگاه اسلام
بین زن و مرد مانند موجودات دیگر، تفاوتهاى بسیارى وجود دارد. بنا به گفته زیستشناسان هر سلول بدن مرد با هر سلول بدن زن تفاوت دارد. حتى برخى فمینیستها که سعى در پوشاندن و از بین بردن تفاوتها دارند، به وجود آنها معترفند. اسلام نگاه دقیقی به این تفاوتها دارد و با ملاحظه همین تفاوتها احکام خود را صادر نموده است.
از جمله مهمترین تفاوتهای زن و مرد در زنانگی و مردانگی است. زنانگی یعنی داشتن صفات مختص به جنسیت زنانه همچون لطافت و دلبری؛ و مردانگی یعنی داشتن صفات مختص به جنسیت مردانه: مثل شجاعت و دلیری، که بنا به گفته روانشناسان هرچه میزان این تفاوتهای طبیعی بیشتر باشد، میل و رغبت زن و مرد نیز به سمت یکدیگر بیشتر است. «مردانى که از "مردانگى" بیشترى برخوردارند از زنانى که زنانگى بیشترى دارند خوششان مىآید.» (پروفسور روژه پیره، روانشناسى اختلافى زن و مرد، ص39)
هنگامى که زنان و مردان خیلى شبیه یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست مىدهند. زندگى کردن با شخصى که مثل خودمان است بسیار خسته کننده است. (دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص86) «این تفاوتهاى مکمل که سبب جذب و کشش به طرف شخص دیگر مىشود، احساس مرموزى را به نام عشق به وجود مىآورد.» (دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص۵۴)
اسلام برای حفظ این تفاوتها اهمیت فوق العاده ای قائل است لذا چه در صفات و چه در هیئت ظاهری، زنان و مردان را از شبیه شدن به یکدیگر پرهیز می دهد.
عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَال.(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۲۶۷ ) امام صادق علیه السّلام فرمود: پیامبر خدا (ص) مردانى را که خود را شبیه زنان سازند و زنانى که خود را شبیه مردان سازند لعنت نمود.
امام صادق علیه السّلام فرمود: پیامبر خدا (ص)مردانى را که خود را شبیه زنان سازند و زنانى که خود را شبیه مردان سازند لعنت نمود.
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه صفاتی را ذکر می کنند و می فرمایند این صفات برای زنان بهترین صفاتند و برای مردان بدترین صفات. (نهج البلاغه، حکمت۲۳۴) یعنی تفاوتهای زن و مرد در صفت و خلق و خو نیز باید مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.
مردان و حفظ تفاوتها
مردها هرچه در صفات مردانه قوی تر باشند نزد زنان محبوبترند. شجاعت، صلابت و قاطعیت از مهمترین صفات مردانه هستند که هر مردی را زیبا و دوست داشتنی می کنند. در روانشناسی زنها معروف است که زنان به سربازان و مردان نیرومند جنگی بسیار علاقمندند. اما امروزه تبلیغات غلط و تربیتهای تلویزیونی از قدرت، جرئت و هیبت مردان بسیار کم کرده است لذا عشق چیز دست نایافتنی شده است.
زنان هر چقدر هم که مایل باشند که همسرانشان را تحت امر خود در آورند، باز هم در محیط عشق، عاشق مردانی خواهند شد که قوی و مسلط باشند و تحت سلطه زنان قرار نگیرند. امام علی علیه السلام در این خصوص به مردان توصیه می کند که از خلوت طولانی با زنان بپرهیزند تا زنان را از خود خسته و یا خود را از زنان خسته و دلزده نکنند و با خودداری در نظر زنان مقتدر جلوه کنند نه اینکه آنقدر با زنان معاشرت کنند تا در نظر زنان ضعیف جلوه کنند و برای حفظ اقتدار خود مجبور به تظاهر قدرت شوند ولی زنان ایشان را ضعیف فرض کنند.(تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، ص ۸۷)
اما امروزه محیط کاری بسیاری از مردان به شکلی است که معاشرت و اختلاط زن و مرد را زیاد می کند. گپ و گفتگوهای تفریحی با زنان در محیطهای اداری و سازمانی علاوه بر آنکه ارباب رجوع را خسته و عصبی می سازد و بازده کاری را پایین می آورد، اخلاق مردان را ضعیف ساخته و از صلابت مردانه شان کاسته است. این رفتارها علاوه بر آن که توفیق اعمال صالح و مخصوصا توبه را کم و یا سلب می نماید، اخلاق زن و مرد را روز به روز به هم نزدیکتر می سازد و از جذابیتهای زنان نزد مردان و هیبت مردان نزد زنان می کاهد و عشق و عاشقی که لذت بخش ترین لذایذ معنوی است را نایاب می نماید.
دیدگاه روانشناسان
یکی از شگفتی های آفرینش، وجود تفاوت ها بین زنان و مردان است. بیولوژیست ها و پژوهش گران، پس از بررسی و تحقیق های متعدد، به این نتیجه دست یافتند که رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در پاره ای از صفت های اصلی به صورت ذاتی، با هم فرق داشته و تحت تاثیر جنسیت، به گونه ای متفاوت از یکدیگر، عمل می کنند. بخشی از تفاوت های مردان و زنان را به صورت زیر می توان عنوان نمود:
* زنان تشریفات را دوست دارند.
* مردان کمتر تشریفاتی هستند.
* زنان، رابطه گرا بوده و تمایل به تماشا و نظر دارند و استعداد بیشتری برای بینش و شهود از خود نشان می دهند.
* مردان، هدف گرا بوده و به عمل و آزمایش، بیشتر تمایل نشان داده و استعداد بیشتری برای ارائه دلیل و منطق دارند.
* زنان نفوذ همسران خود را راحت تر می پذیرند.
* مردان در مقابل نفوذ زنان از خود مقاومت نشان می دهند.
* ترس زنان بیشتر است تا خشم شان.
* مردان بیشتر از این که بترسند، خشمگین می شوند.
* زنان تحمل بیشتری در برابر رنج بدنی نشان می دهند تا رنج روحی.
* مردان در برابر رنج روحی، مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند.
* زنان سعی دارند فرزندانشان، همواره راضی و راحت باشند.
* مردان، فرزندانشان را برای استقلال، مقابله با خطر و سختی ها آماده می سازند.
* مادر، همه فرزندان خود را به طور تقریبی یکسان دوست دارد؛ مهر و محبت او مشروط به اطاعت و بروز استعداد نیست.
* پدران، فرزندانی را که از آنان حرف شنوی داشته و در امر تحصیل، اجتماعی و حرفه اش موفق تر باشند، بیشتر دوست دارند.
* زنان در انتخاب همسر، مسایل بسیاری از جمله: وضع مالی، آینده، موقعیت اجتماعی، شغلی و … را در نظر می گیرند.
* مردان سریع تر و راحت تر از زنان، درصدد ازدواج با همسر مورد علاقه شان برمی آیند.
* در چهره زنان، هنگام گفت و گو حالت های ترس، خشم، تعجب، آرامش، اضطراب و لذت به خوبی قابل رویت است.
* مردان در هنگام گوش دادن، خونسرد بوده و چهره شان دچار تغییرهای زیادی نمی شود.
* زنان هنگامی که اندیشه های غم انگیز و ناراحت کننده ای دارند، واکنش های هیجانی تر و احساسی تری را نسبت به مردان از خود بروز می دهند.
* مردان در برخورد با افکار غم انگیز و رویدادهای ناراحت کننده، احساس های خود را بروز نداده یا کمتر بروز می دهند.
* زنان در هنگام گفت و گو، جروبحث و بگومگوهای مختلف، مسایل منطقی را با عواطف و احساسات خود در هم می آمیزند و از رفتارهای کلامی و غیرکلامی خود، بیشتر و قوی تر استفاده می کنند.
* مردان در هنگام گفت و شنود، جروبحث و بگومگوها، بدون اینکه عواطف و احساسات خود را بروز دهند، می توانند خویشتن دار باشند، منطقی سخن بگویند و مستقل از احساسات خود عمل کنند.
* در صحنه زندگی اجتماعی، زنان بیشتر تساوی طلب هستند و همدردی، همدلی و ملاطفت بیشتری از خود نشان می دهند.
* در صحنه زندگی اجتماعی، مردان برتری طلب و مبارزه جو بوده و برای برتری خود، بیشتر تلاش می کنند. مردان بیشتر از زنان، پرخاشگر و تهاجمی هستند و رفتار خطرناک و غیراخلاقی بیشتری از خود نشان می دهند.
* احساس موفقیت در زنان، زمانی حاصل می شود که مورد تایید و تصدیق قرار گیرند.
* مردان زمانی خود را موفق و باارزش می دانند که به هدف هایشان برسند و اعتماد به نفس آنان زمانی بالاست که در انجام کارها موفق عمل کرده و خود را ثابت کرده باشند.
* در جریان زندگی، زنان، بیشتر به گذشته توجه می کنند و گوشه چشمی نیز به آینده دارند.
* مردان بیشتر به آینده توجه نشان می دهند و به راحتی می توانند گذشته را فراموش کنند.
* مسایل مالی و ثروت از نظر زنان، ایستا و غیردینامیک هستند. زنان با محافظه کاری در حفظ و نگهداری آن می کوشند و به طور کلی، بیشتر به نگه داری چیزهای موجود، دلبستگی دارند و نسبت به مردان کمتر ریسک می کنند.
* مسایل و ثروت از نظر مردان، دینامیک و غیرایستا هستند. مردان همواره در جهت افزایش و کسب پیروزی بیشتر، تلاش می کنند و به طور کلی، مردان فزونی طلب بوده و در جست و جوی پیروزی بیشترند و برای تحقق آرزوها و اهداف خود بیشتر ریسک پذیر هستند.
* زنان به گفت و گو علاقه مندند و با بیان مسایل، از فشار ناراحتی خود می کاهند.
* مردان سکوت را دوست دارند و به تنهایی به حل مسایل خود می پردازند.
* زنان شنونده خوبی هستند.
* مردان شنونده خوبی نیستند.
* زنان کارهایشان را با یک روند آرام، تدریجی، حرکت های ملایم، ظریف و … به انجام می رسانند.
* مردان، کارهایشان را با نوسانات زیاد ولی آگاهانه و با حرکت های فراوان، مطمئن و محکم انجام می دهند.
* بدون درخواست کمک، اگر به خانمی پیشنهاد کمک شود، او آن را علامت مهر و محبت دانسته و در اغلب موارد پذیرای آن می شود.
* در نظر یک مرد، پیشنهاد کمک به او، به منزله این است که قدرت انجام کاری که به عهده گرفته است، ندارد و او از این پیشنهاد، آزرده شده و آن را نوعی توهین به خود تلقی می نماید.حتی ممکن است به آن اعتراض کرده و خشم خود را نشان دهد، چرا که مرد تصور می کند که خود می تواند از عهده کارهایش برآید.
* برای بیشتر زنان، گفت و شنود و هم دلی وسیله ارتباط عاطفی و احساسی است و زن با زبانش می خواهد با همسرش ارتباط برقرار کند.
* برای بیشتر آقایان، گفت و گو وسیله ارتباط و تبادل اطلاعات به حساب می آید. مرد با بدنش می خواهد با همسرش ارتباط برقرار کند.
* مرکز گویش زنان در دو نیم کره مغز قرار دارد و آنان برای صحبت کردن، هم زمان از دو نیم کره خود استفاده می کنند.
* مرکز گویش مردان فقط در نیم کره چپ مغز قرار دارد و نسبت به مرکز گویش زنان، کوچک تر است.
* دختران زودتر از پسران حرف زدن را شروع می کنند. تا ۳ سالگی، ۹۹ درصد صحبت، جامع است.
* پسران دیرتر از دختران حرف زدن را شروع می کنند. تا ۴٫۵ سالگی، ۹۹ درصد صحبت آنان جامع است.
* زنان در برقراری ارتباط، گوش دادن و فراگیری زبان، قوی تر از مردان عمل می کنند.
* مردان در ارتباط برقرار کردن، گوش دادن و فراگیری زبان، ضعیف تر از زنان عمل می کنند.
* ارتباط بین دو نیم کره مغز، در زنان حدود ۱۵ درصد بیشتر از مردان است. زنان بین دو نیم کره مغز، ارتباط بهتری برقرار می سازند و توانایی بیشتری در انجام کارهای مختلف و چند وظیفه ای در یک زمان را از خود نشان می دهند. (در مجالس زنان، هم زمان چند نفر با هم صحبت کرده و حرف های یکدیگر را هم گوش می دهند)
* ارتباط بین دو نیم کره مغز در مردان کمتر از زنان است؛ توانایی مردان در انجام کارهای مختلف و چند وظیفه ای هم زمان، از زنان کمتر است. (در مجالس مردان به طور معمول یک نفر صحبت کرده و بقیه گوش می دهند)
* زنان اندیشه استقرایی دارند و از جزء به کل می رسند؛ خواهان احساس و عاطفه بیشتری هستند در تصمیم گیری مرددند؛ برای تصمیم گیری به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، ولی به آسانی اشتباه های خود را قبول می کنند.
* مردان با شیوه قیاسی، استدلال می کنند و از کل به جزء می رسند و خواهان اطلاعات بیشتری هستند، سریعتر تصمیم می گیرند و کمتر حاضر می شوند به اشتباه های خود اعتراف کنند.
* زنان بیشتر از راه گوش (شنیدن) تحت تاثیر قرار می گیرند و محبت خود را بروز داده و عشق را انتخاب می کنند.
* مردان بیشتر از راه چشم (دیدن) عاشق می شوند.
* زنان به زندگی عشق می ورزند، عشق برای خانم ها همه زندگی محسوب می شود. زنان به احساس عشق، عنایت بیشتری دارند، همراه با آزاردوستی.
* مردان به روابط جنسی توجه دارند، همراه با دیگرآزاری. عشق برای مردان بخشی از زندگی است، مردان به کارشان عشق می ورزند و آن را عاشقانه انجام می دهند.
* تولید هورمون استروژن (هورمون جنسی زنانه) باعث کمتر شدن خشونت، کاهش پرخاشگری، ابراز وجود، رقابت و … در زنان می شود. تولید هورمون زنانه، پیوندجویی را در زنان تقویت می کند.
* تولید هورمون تستسترون (هورمون جنسی مردانه) میل جنسی، پرخاشگری، تهاجم، رقابت، اتکا به نفس، حرکت های تند و … را در مردان سبب می شود. تولید بیشتر این هورمون، مردان را به خشونت، تجاوزهای جنسی و بدرفتاری جنسی، حس رقابت، اتکا به نفس و رسیدن به هدف، سوق می دهد.
* میل جنسی در زنان کمتر از مردان است. زنان قلب مردان را می خواهند.
* میل جنسی در مردان بیشتر است. مردان جسم زنان را می خواهند.
* زنان جزئی نگر هستند، ماهرانه متوجه آهنگ های ظریف صدا، علائم ظاهری، حالت ها و تغییرهای چهره شده و از این طریق به علاقه ها، اندیشه ها و روحیه طرف مقابل به خوبی و سریع پی می برند؛ راست و دروغ حرف های طرف مقابل را به سرعت کشف می کنند.
* مردان کلی نگر هستند و به جزییات زیاد توجه نمی کنند لذا تمایل، احساسات و هیجان های طرف مقابل را از چهره اش به خوبی درک نمی کنند.
* زنان تصاویر معمولی و هیجانی را بهتر از مردان به خاطر می آورند.
* به یادآوردن تصاویر معمولی و هیجانی برای مردان، به آسانی صورت نمی گیرد.
* زنان در به خاطر آوردن چهره ها و اسامی، بهتر از جنس مذکر عمل می کنند و کمتر از مردان دچار فراموشی می شوند.
* مردان چهره و اسامی افراد را زودتر فراموش می کنند و بیشتر از زنان دچار "آلزایمر" می شوند.
* زنان در جوانی، مهربان و در پیری، تهاجمی و خشن می شوند.
* مردان در جوانی، خشن و خودخواه و در پیری، مهربان می شوند.
از مقایسه خصوصیات و ویژگی های زنان و مردان، می توان نتیجه های زیر را به دست آورد:
۱- زنان و مردان، مکمل یکدیگر هستند؛ ویژگی مردان، کمبودهای زنان و ویژگی های زنان، کمبودهای مردان را تکمیل می کند. به عبارت دیگر، هر کدام کمبودهای دیگری را برطرف می سازند، بنابراین اگر با یکدیگر هماهنگ شوند، در بسیاری از موارد، مسایل و مشکلات منطقی تر، عاقلانه تر و اصولی تر برطرف می گردند.
۲- وقتی زن و مرد تفاوت های یکدیگر را بدانند و آنها را بپذیرند، ارتباط قوی و موثری بین آنان برقرار می شود و عشق، فرصت شکوفایی پیدا می کند. بنابراین، آگاهی از ویژگی های رفتاری زنان و مردان، در بهبود روابط همسران و ایجاد آرامش بیشتر و تنش کمتر، موثر می باشد.
۳- یکی از علت های اصلی ستیزه ها و کشمکش های دائمی، عذاب آور و جان فرسا بین زن و شوهرها، این است که مردان، زنان را با "ویژگی های خود" ارزیابی می کنند و زنان، مردان را با "مقیاس خود" می سنجند. سنجش مایعات با متر و منسوجات با لیتر، همان قدر صحیح است که مردان و زنان، خصوصیات خود را با یکدیگر مقایسه کرده و به سنجش و ارزیابی هم بپردازند. چنین سنجش هایی به طور معمول، حس تحقیر یا برتری کاذب به دنبال دارد.
۴- زنان در برخورد با مسایل و مشکلات، به جزئیات، توجه بیشتری داشته و احساسی تر عمل می کنند، ولی مردان در مقابله با مشکلات و مسایل، کلی نگری کرده و منطقی تر عمل می کنند.
۵- در قیاس بین ویژگی های زنان و مردان، نبایستی فکر کنیم که خصوصیات مردان، از خصوصیات زنان بهتر است و یا برعکس. برای نمونه: آیا زایمان، رابطه گرایی، دوست داشتن تشریفات، محافظه کاری در حفظ ثروت ها، کارها را با یک روند تدریجی انجام دادن و … صفت های خوب هستند یا بد؟ (ویژگی غالب در زنان). آیا مشکلات را در تنهایی و سکوت حل کردن، کمتر تشریفاتی بودن، کلی نگری در امور، از راه چشم عاشق شدن، به دنبال مسایل مالی، غیرایستا نگریستن و … خوب هستند یا بد؟ (ویژگی غالب در مردان).
نتیجه همراه با الگوی زن نمونه در اسلام
جوامع بشری برای پیشرفت و تکامل همه جانبه علاوه بر نیاز مبرم به تعالیم، قوانین و برنامه های متعدّد به معلّم و مربّی نیز احتیاج دارند. باید در مسیر حرکت جوامع انسانی، مربّیهایی به عنوان الگوهای زندگی قرار داشته باشد تا جوامع از اعمال و رفتار آنها سرمشق بگیرند و افراد شخصیت خود را مطابق آن الگوها بسازند. اجتماعات بشری هیچ گاه خالی از این الگوها نبوده است.
در طول تاریخ بشر، مکاتب، تفکرات و اندیشه های متفاوت، الگوهای تربیتی مختلف و متنوعی را به جوامع معرفی کرده اند؛ امّا هیچ یک نتوانسته اند مانند مکاتب الهی، الگوهای مناسبی که موافق و هماهنگ با فطرت و سرشت انسان باشد به افراد معرفی کنند.در الگوهای تربیتی غیر الهی، معمولاً به بسیاری از جنبه های شخصیت انسان توجه نشده، و اغلب در جهت افراط و تفریط بوده اند. درحالی که در الگوهای تربیتی الهی، نه روح افراط حاکم است و نه روح تفریط؛ بلکه به همه جنبه های شخصیت انسان به طور کامل توجه شده است.
الگو بودن فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها در عصر انقلاب اسلامی «زن مسلمان» با شخصیت ایشان احیا شد. او در حیات خود و در تمامی عرصه ها، نمونه انسان والا و برتر است، به عنوان الگو پذیرفت. در این الگو و اسوه، همه کمالات حقیقی تمرکز و تجمع یافته است و چنین نیست که برداشتها و استنباطهای یک یا چند نسل و قرن بتوانند به مرز شناسایی کامل آن برسند.
از این رو، پژوهش مستمر در زندگی و ابعاد حقیقت کامله سیده نساء العالمین ضرورت دارد تا بشر بتواند هرچه بیشتر، این سرچشمه لا یزال کمال را بشناسد و از این شناخت برای هدایت نسلها استفاده کند. لذا نکته مهم این است که جامعه اسلام سه چهره از زنان را به خود دیده است: زنان سنتی، زنان مقدس مآب و زنان فرنگی مآب.
حضرت امام(ره) با ترسیم الگوی شخصیتی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ برای زنان، در سخنرانیها و توصیه های خویش راه صحیح و شئون زندگی مادی و معنوی در جامعۀ اسلامی را به آنها ارائه داد و تمام راههای زنان سنتی، مقدس مآب و فرنگی مآب را خلاف و منحرف دانسته، و به زنان مسلمان فهماند که طریق صحیح در جامعه، راه دخت پیامبر، حضرت زهرا ـ سلام الله علیهاست ـ که هیچ گونه شباهتی با راه زن سنتی، زن مقدس مآب و زن فرنگی مآب در جامعه ندارد؛ بلکه به طور کامل چهره و سیمای زندگی وی با چهره زندگی آنان متفاوت است.
تفاوت حضرت زهرا(س) با زنان سنتی
فاطمه زهرا(س) در زندگی مانند زنان سنّتی که همواره تابع نسبتهای محیطند و با تحول زمان و شرایط آن ـ اگرچه مطابق با ارزشهای معنوی بوده ـ تحول نمی پذیرند، نبوده است. وی هرگاه تحولی در جامعه پدیدار و شرایط آن تغییر و رخدادهای نوین برای آن ظاهر می گشت، درصورتی که آنها مطابق با ارزشهای والای معنوی و موازین اخلاقی بود، خود را با آنها همگام، همراه و هماهنگ می ساخت.
از این رو در تاریخ آمده است که ایشان در برابر سؤال مردان پاسخگو بود، در مجالس مردان برای احقاق حق سخنرانی می کرد، یا در جنگهای مختلف برای حفظ اسلام شرکت می نمود و یا به مناسبتهای گوناگونی، مسائل اخلاقی، اجتماعی و احکام شرعی را برای مردان و زنان بیان می کرد.
تفاوت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ با زنان مقدس مآب
فاطمه ـ سلام الله علیها ـ در زندگی تابع مسائل سطحی و قشری مانند زنان مقدس مآب نبود؛ و کاملاً از آنها رویگردان بود و در همه ابعاد و جنبه های مختلف زندگی خود، همواره به دنبال امور واقعی ـ که مطابق با ارزشهای معنوی و معیارهای اخلاقی باشد ـ می رفت. ایشان به طور کامل بر عمق مسائل آگاهی داشت و بر اساس اطلاعات و آگاهیهای خود از امور گوناگون محیط، برنامه زندگی خویش را معلوم و مشخص می کرد. به عنوان مثال، حضرت در سال ۱۱ هجری، به دلیل شناخت عمیق و درک کامل مسائل جدیدی که بعد از رحلت نبی اکرم ـ صلوات الله علیه ـ در مدینه در جریان بود، به طور علنی در مسائل سیاسی آن روز مداخله می کرد و نیز در جریان فدک یک تنه قیام نمود و با بیانات رسای خود مردم را از مسائل واقعی آگاه کرد.
همچنین ایشان در جوّ حاکم بر مدینۀ آن زمان، در مسجد در جمع مهاجرین وانصار به ایراد خطبه پرداخت و حاضران در جلسه را تحت تأثیر قرار داد.
تفاوت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ با زنان فرنگی مآب
حضرت فاطمه(س) در زندگی مانند زنان فرنگی مآب دنباله روی مطلق و بی قید و شرط تحوّلات جامعه و رویدادهای نوین آن نبود.
ایشان در صورتی ابعاد زندگی خود را با رویدادهای متحول زمان منطبق می ساخت که آنها مطابق با ارزشهای موردنظر شرع باشد.
پس، بر زنان مسلمانی که این بانوی بزرگ اسلام را الگو قرار داده اند، واجب است که همانند او جایگاه خود را در نظام اسلامی که زمینه رشد و پیشرفت برای آنها پدید آورده است، بشناسند؛ زندگی خود را مطابق با ارزشهای معنوی و اخلاقی هماهنگ کنند؛ از کارهای ناپسند و خلاف موازین شرع پرهیز کنند و مطابق موازین اسلامی همانند مردان در صحنه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، هنری و فرهنگی… حضور یابند و باید این مسأله را نیز بدانند که مردان در اسلام در مسائل مذکور هیچ گونه امتیاز و برتری بر زنان ندارند.
دیدگاه ها