ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- ۰۸ دی ۱۴۰۰ ساعت درج خبر:۲۱:۵۲
- یک دیدگاه

دشتستان بزرگ- محمد صفدران: سالها در کشورهایی که دارای معادن طلا بودند، جویندگان طلا در آرزوی کسب ثروت، مشقتهای فراوانی را تحمل کردند و در نهایت تعدادی موفق به یافتن طلا شدند و تعداد زیادی نیز نتوانستند در این راه موفق شوند و عمر خود را در این راه به هدر دادند. اما در کنار این راه پر فراز و نشیب جویندگی طلا، تعدادی از مردم به ارائه خدمات، فروش بیل و کلنگ و لوازم کار به سودا گران طلا مشغول شدند و توانستند با درآمد حاصل از آن، زندگی کم استرستر و با آسایش و رفاه نسبی، برای خود و خانواده فراهم کنند. به قول معروف اگر برای جویندگان طلا آب نداشت ولی برای آنهایی که این کار را انتخاب کردند به طور قطع و یقین، نان داشت!
به گزارش دشتستان بزرگ، اینک سالها از شروع استخراج نفت و گاز در استان بوشهر میگذرد و یک پارادایم ذهنی وجود دارد که برای سهیم شدن در درآمد ناشی از استخراج و فرآوری این طلای سیاه و حضور جویندگان آن (صنایع نفت و گاز و پتروشیمیها) در استان، تنها دور روش غالب در دستور کار برای کسب سهم از گردش مالی این ابر صنایع استان وجود دارد و آنها یکی دریافت سهم پولی ناچیزی از درآمد و دیگری سهم اشتغال در این صنایع است.
این پارادایم فکری، مصداق همان جویندگان طلا و ارائه دهندگان خدمات و فروشندگان بیل و کلنگ است که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد. در حالی که میتوانست با استراتژی ایجاد مراکز تفریحی و تجاری جذاب علاوه بر جذب سهمی از گردش مالی قابل توجه این ابر صنایع در قالب حقوق و دستمزدها، از محل هزینه کرد کارکنان شاغل در مراکز تفریحی، تجاری و هتلداری و خدماتی، در کنار بالا رفتن جذابیت اقتصادی املاک استان، موجب افزایش سرمایه ثابت استان از محل خرید و افزایش ارزش املاک غیر مولد توسط شاغلین این ابر صنایع جهت اقامت موقت و یا دائمی خود و خانواده و یا سرمایه گذاری در کسب و کارهای سودآور تجاری و تفریحی، با ایجاد کارخانههای بیشتر جهت تولید صنایع و تجهیزات مورد استفاده در پروژههای در حال احداث سهم اشتغال و درآمد بیشتری را از گردش مالی موجود عاید استان گردد.
ما این سالها آن چنان به دنبال کسب سهم درصد از درآمد و اشتغال در صنایع نفت و گاز بودهایم (که البته منشاء تفکر برخی از حامیان این استراتژی تعارض منافعی است که اشتغال نزدیکان آنها را در بین سهمیهها تأمین میکند) که شاید به علت انسداد ادراکی، فراموش کردهایم راههای دیگری نیز برای کسب درآمد از ابرصنایع نفت و گاز نیز وجود دارد و چه بسا از طریق آن سهم بیشتر و عمومی تری از درآمد پتانسیل جانبی حضور ابرصنایع، جذب و بین مردم استان توزیع شود.
به طور مثال یک رستوران و یا فست فود راندمان تولید ۱۰۰ پرس غذای با کیفیت و جذاب با قیمت ۱۰۰٫۰۰۰ تومان در روز میتواند سالانه ۳٫۶۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان (سه میلیارد و ششصد و پنجاه میلیون تومان) درآمد کسب کند! حال فرض کنید اگر این درآمد از محل حقوق و دستمزد شاغلین در ابرصنایع نفت و گاز که اقامت دائم دارند یا به صورت گردشگر در استان این هزینه را در کنار هزینههایی که در مراکز تفریحی و تجاری و گردشگری هر ساله انجام دهند، رقم بخورد! چه درآمد و گردش مالی در استان اتفاق خواهد افتاد! در حالی که اکنون با توجه به عدم وجود این مراکز و ضعف زیرساختهای گردشگری و تفریحی استان از جمله نبود متروهای بین شهری بین شمال و جنوب استان با مسیر عبور از کنار شهرهای تفریحی، تجاری و گردشگری که مهمترین مزایای آنها فقدان آلودگی هوا و بیماریزای فعلی محل اسکان در جوار صنایع آلاینده و افسردگی حضور در اقامتگاههای کاری است، میتوانست توزیع درآمد بالاتر از آنچه اکنون از محل سهم درآمد مصوب، حقوق و دستمزد کارکنان شاغل هم استانی (که البته آنها نیز بخش عمدهی درآمد خود را با خرید املاک، سرمایهگذاری، اسکان خانواده و تفریحات به خارج از استان منتقل میکنند) می توانست عاید استان شود.
از سوی دیگر؛ در حالی که حمل و نقل ورقهای فولادی بسیار آسانتر و بدون نیاز به حمل بارهای ترافیکی با ماشینآلات عظیم میباشد و مهمتر از آن اینکه برای ایجاد خط تولید و منتاژ آنها نیاز به حضور کارگران در هوای آلودهی شهرهای محل حضور صنایع آلایندهی نفت و گاز نیست، شاهد منتاژ سازههای عظیم در استانهای دیگر و سپس حمل آنهای با مشقات فراوان و ایجاد حوادث و خطرات بسیار جاده ای برای مردم و موجب استهلاک راهها هستیم، سرمایه گذاری و درآمد استان از این محل نیز بسیار ناچیز است.
در ادامه لازم است با این نکته نیز اشاره گردد که مردم ایران به طور میانگین سالانه ۳۲۰ هزارتومان و طبق گزارش مجله “بیزنس مانیتور” هر ایرانی ۱۶۵ تا ۱۸۵ دلار در سال و در مجموع ۶۲/۵ میلیارد دلار صرف خرید پوشاک میکنند. گردش مالی مناسب این صنعت موجب گردیده تا در بیشتر کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه از صنعت پوشاک به عنوان یک ابزار برای اشتغالزایی و برون رفت از رکود اقتصادی و توسعه استفاده مورد توجه قرار گیرد. طبیعی است که همهی بخشهای اقتصادی از میزان اشتغال زایی یکسانی برخوردار نباشند و اگر به طور تقریبی هر یک میلیون دلار سرمایهگذاری در صنعت پوشاک و صنایع نفت، گاز و یا پتروشیمیها، میزان اشتغال ایجاد شده در صنعت پوشاک به مراتب بیشتر از ابرصنایع نفت، گاز و پتروشیمی خواهد بود. پوشاکی که میتواند به صورت لباس کار یا دیگر البسه وارد سبد خرید هر شاغل در این ابرصنایع باشد.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، در اغلب کشورها، با استفاده از حدود هر ۵ هزار دلار یک شغل مستقیم ایجاد میشود. در ویتنام و بنگلادش این سرمایه گذاری کمتر و در برخی کشورهای اروپایی ممکن است کمی بیشتر نیاز به سرمایه اولیه باشد و بر همین اساس در طول تاریخ، تجربههای جالبی در ارتباط با رفع معضل بیکاری و یا کاهش تعداد بیکاران با کمک پوشاک را میتوان یافت از جمله اینکه در انگلیس از همین تجربه برای حل مسئله اشتغال و بیکاری استفاده کردند و در چین اکنون حدود ۳۰ درصد اقتصاد کشور آن به پوشاک وابسته است. اروپاییها به ظاهر درگیر صنعت خودرو هستند؛ اما در اصل آنچه که بخشی از اقتصاد آنان را رونق بخشیده است به سرمایهگذاری درصنعت پوشاک برمیگردد. بنابراین پیشنهاد میشود در بحث اشتغالزایی در ایران که کشوری جوان (بویژه استان جوان بوشهر) و نیازمند به ایجاد شغل برای رفع بیکاری جوانان میباشد، بدنیست که به صنعت پوشاک نیز توجه شود. باید قبول کرد که باتوجه به جغرافیای ایران، صنایعی همچون فولاد که به آب بسیار نیاز دارد و ابرصنایع نفت و گاز و پتروشیمی، برای محیط زیست بی مخاطره نیستند در حالی که صنعت پوشاک نه تنها هیچ آلایندگی ندارد، بلکه توانایی و پتانسیل بالایی در ایجاد اشتغال فراوان و کاهش بیکاری را نیز دارا میباشد. نوسانات ارزی و اختلاف ارزش پول داخلی با دیگر ارزها میتواند جذابیت لازم را برای تولید ارزانتر در ایران و صادرات آن را برای سرمایهگذاری در این صنعت ایجاد نماید و با توجه به پتانسیلهای این خطه ساحلی با پیوند و هم افزایی تولید، صادرات، عرضه داخلی، گردشگری و قابلیت ترانزیت بالا، اشتغال زایی بالایی بوجود آورد.
در زمینه ایدههای تجاری، تفریحی و راه اندازی کسب و کارهای جذب کنندهی این گردش مالی بزرگ استان که در حال حاضر از استان براحتی خارج میشود، جای بحث بسیار است، اما همین نکته بس که نیاز است برای افزایش رونق اقتصادی استان و رفع بیکاری، انسدادهای ادراکی را باز و با خلاقیت و نوآوری، استراتژی اقتصادی استان را در این زمینه تغییر داد و موجب توزیع درآمد عادلانه، ثبات اقتصادی و افزایش رونق آن گردید و نیز نباید از اثربخشی ایجاد راه خطوط ریلی بین شهری برای تردد ایمن و سریع گردشگران و توجه به بوم گردیهای روستایی، اکوتوریسم و توریسم برای تحقق آن، غافل شد.
بسیار قابل تامل است! ممنون از مطلب خوبتان