ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ساعت درج خبر:۲۱:۳۳
- بدون دیدگاه

دشتستان بزرگ- هادی پاپری: ۱) عقد بیع
یکی از مهمترین و متداول ترین عقود معین، عقد بیع است. بیع در لغت به معنی فروش است و در برابر شری به معنی خرید آمده است. ولی به خرید و فروش هم بیع گفته می شود. بیع کاملترین عقد معوض تملیکی است.
اقسام عقد بیع (به اعتبار موعد تسلیم مبیع وثمن و یا یکی از آن دو)
عقد بیع به این اعتبار ۴ قسم است:
الف) بیع نقد: بیعی است که ثمن و مبیع هر دو حال و نقدی و بدون مدت می باشند.
ب) بیع نسیه: بیعی است که در آن ثمن (کلی در ذمه) نسیه و مدت دار باشد ولی مبیع حال و بدون مدت باشد.
ج) بیع سلف یا سلم: بیعی است که در آن ثمن نقد بوده ولی مبیع و موضوع معامله کلی و مدت دار باشد که عرفاً چنین بیعی را پیش فروش یا پیش خرید می گویند.
د) بیع کالی به کالی: (دین به دین یا نسیه به نسیه) بیعی که هم مورد معامله و هم ثمن معامله کلی و نسیه و مدت دار است.
۲) عقد اجاره
اجاره در فقه عبارت است از تملیک منفعت به عوض معلوم چنانچه ماده ۴۶۶ قانون مدنی بیان می دارد: اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند.
۳) عقد عاریه
عاریه مشتق از عار است که به معنی عیب و ننگ آمده است و چون عاریه گیرنده از عاریه خواستن ننگ و عار دارد این عقد را عاریه نامیده اند. در اصطلاح حقوقی عاریه عقدی است که به موجب آن احدی از طرفین به طرف دیگر اجازه می دهد که از عین مال او مجاناً منتفع شود .
۴) عقد ودیعه
عقدی است معین، مجانی، عهدی و جایز که قانون مدنی در ماده ۶۰۷ اذعان می دارد ودیعه عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگری می سپارد برای آنکه آن را مجاناً نگهداری نماید.
۵) عقد مزارعه
عقد مزارعه همانند مضاربه نوعی شرکت کار و سرمایه است.
۶) عقد مساقات
مساقات هم نوعی شرکت کار و سرمایه است در امر باغداری که صاحب درخت میوه با عامل کارگر قرارداد می بندند که او عهده دار عملیات باغبانی و به ثمر رسیدن میوه ها باشد و به نسبت معینی مثل نصف، ثلث، ربع با خمس که با یکدیگر توافق می کنند هر کدام از مالک و کارگر سهمی ببرند.
۷) عقد مضاربه
مضاربه نوعی شرکت عقدی است آن هم نه شرکت دو یا چند سرمایه بلکه شرکت کار و سرمایه یعنی یک یا چند نفر به عنوان مالک، سرمایه ای نقدی برای تجارت می گذراند و یک یا چند نفر دیگر به عنوان عامل عملیات تجارتی را به عهده دارند. در این نوع شرکت باید قبلاً از نظر تقسیم سود که به چه نسبت مشاعی باشد توافق شده باشد.
۸) عقد جعاله
جعاله عبارت است از اینکه کسی مالی را به عنوان اجرت و یا مژدگانی برای عملی قرار دهد که در اصطلاح حقوقی عبارت است از التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از اینکه طرف معین باشد یا غیرمعین.
۹) عقد شرکت
منظور از شرکت این است که چند نفر به گونه مشاع در مالی شریک شوند م. شرکت بر دونوع است؛
شرکت غیرعقدی یا مطلق که طبق ماده ۵۷۱ قانون مدنی شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیئی واحد بنحو اشاعه
شرکت عقدی: عبارتست از عقد و قراردادی بین دویا چند نفر بر معامله نمودن.
۱۰) عقد قرض
عقد قرض را به این جهت به این اسم نامیده اند که مقرض (قرض دهنده) قطعه ای از مال خود را از خود جدا می کند و به مقترض (قرض گیرنده) وام می دهد.
۱۱) عقد وکالت
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید.
۱۲) عقد ضمان
عقدی است لازم و عهدی که بین ضامن و مضمون له منعقد میشود و در نتیجه آن ضامن دین مدیون اصلی را در مقابل طلبکارش برعهده می گیرد. بدون اینکه اهلیت یا رضایت مدیون اصلی شرط باشد.
۱۳) عقد حواله
عقدی است مبتنی بر انتقال دین و طلب و از جمله عقود معین و لازم است که قانون مدنی آن را در ماده ۷۲۴ چنین تعریف کرده است حواله عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالث منتقل می گردد.
۱۴) عقد کفالت
عقدی است که به موجب آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخصی ثالثی را تعهد می کند.
۱۵) عقد صلح
عبارت است از تراضی و توافق بر امری خواه تملیک عین باشد یا منفعت یا اسقاط دین و حق و غیر آن.
۱۶) عقد رهن
عبارت از عقدی است که به موجب آن مالی وثیقه دین قرار می گیرد، رهن عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به دائن می دهد.
۱۷) عقد هبه
هبه مصدر است به معنی بخشش و تملیک بلاعوض و در اصطلاح فقه های امامیه دارای دو معنی (اعم و خاص) می باشد .
هبه به معنی اعم: که تملیک مال بدون عوض می باشد، هبه در این معنی مترادف با عطیه است و شامل هدیه، جایزه، نحله، صدقه و وقف می گردد.
هبه به معنی اخص: هبه در این معنی که در قانون مدنی آمده است عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می کند. تملیک کننده را واهب و طرف دیگر را متهب و مال مورد هبه را عین موهوبه می گویند.
مـــدرس دانشگاه: هـــــادی پــــاپـــری*
دیدگاه ها