ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« مرداد | مهر » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت درج خبر:۲۳:۱۳
- بدون دیدگاه

دشتستان بزرگ-هادی پاپری: مال مشاع به مالی گفته میشود که بیش از یک مالک دارد و مالکیت همه به نحو وسیع و گسترده است؛ به این معنی که هر یک از افراد مالک در جزء جزء کل ملک هستند معمولاً اموالی که از پدر، مادر یا بستگان به فرزندان به ارث می رسد مشاعی هستند.
این معنی که هر یک از افراد مالک در جزء جزء کل ملک هستند، گسترش و وسعت در مالکیت در مواردی بدون اراده افراد و گاه با اراده آنها به وجود میآید. هنگامی که موضوع تقسیم اموال مشاع مطرح میشود، جمع شدن حقوق مالکان متعدد در شیء واحد از میان رفته و مالکیت مشاعی آنها به مالکیت افرازی و اختصاصی تبدیل میشود. در این میان با توجه به اینکه ممکن است مال مشاع، عین یا منفعت یا دین یا مالی مثلی یا قیمی باشد، قانونگذار در وهله اول به شرکاء اجازه داده است با تراضی و توافق میان خود، تقسیم را به نحوی که میخواهند، انجام دهند و اگر توافق حاصل نشود، متقاضی تقسیم میتواند اجبار شرکاء را به انجام تقسیم بخواهد.
افراز به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر و در واقع تفکیک سهم هر یک از شرکای ملک است که از طریق تراضی بین شرکاء یا تقسیم اجباری توسط دادگاه انجام میشود. افراز استقلال بخشیدن به مالکیت مشترک از طریق اعطای هر بخش از مال مشترک به یکی از شرکاء است.
شرکاء میتوانند با تراضی و توافق میان خود تقسیم را به نحوی که میخواهند، انجام بدهند و اگر توافق حاصل نشود، متقاضی تقسیم میتواند اجبار شرکاء را به انجام تقسیم بخواهد. بنابراین هر شریک میتواند هر وقت که بخواهد تقسیم مال مشترک را تقاضا کند، مگر در مواردی که تقسیم به موجب قانون ممنوع یا شرکاء به وجه ملزمی، مستلزم بر عدم تقسیم شده باشند.
مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای افراز؛
درحال حاضر، دو مرجع در رسیدگی به درخواست افراز صلاحیت دارند:
اول: ادارات ثبت اسناد و املاک
دوم : مرجع قضایی محل وقوع ملک
وقتی ملکی دارای سند ثبتی باشد یا عملیات ثبتی آن تمام شده باشد ادارات ثبت صلاحیت رسیدگی به این درخواست را دارند بنابراین:
۱ – هر زمانی که عملیات ثبتی خاتمه پیدا نکرده باشد، مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست افراز، دادگاههای عمومی حقوقی محل وقوع ملک است. زمانی جریان ثبتی یک ملک خاتمه یافته تلقی میشود که ملک دارای سند مالکیت ثبتی بوده و در دفتر املاک به ثبت رسیده باشد یا هر چند نسبت به آن سند مالکیت صادر نشده اما درخواست مربوطه به ثبت رسیده، آگهی نوبتی و تحدیدی آن به طور صحیح منتشر و تحدید حدود صورت گرفته و در مهلت مقرر واخواهی نیز مورد اعتراض واقع نشده و ملک قابل ثبت در دفتر املاک باشد.
در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر نسبت به قسمتی از محل ملک مشاع سند مالکیت صادر شده اما قسمت باقیمانده فاقد سند مالکیت بوده و اساساً درخواست ثبت نسبت به آن صورت نگرفته باشد آیا اداره ثبت محل مجاز به افراز چنین ملکی خواهد بود یا خیر؟ در پاسخ باید گفت منظور قانونگذار از ختم جریان ثبتی، کل ملک مشاع است نه قسمتی از آن.
۲ – مطلب دوم در صلاحیت محاکم، جایی است که بین مالکان، محجور یا غایبی باشد. منظور از محجور، صغار، مجانین و سفیه است و غایب مفقودالاثر نیز در قانون مدنی تعریف شده است. اگر بین مالکان غایب یا محجوری وجود داشته باشد ولو عملیات ثبتی خاتمه پیدا کرده باشد، رسیدگی به این درخواست در صلاحیت ذاتی دادگاه است.
۳ – اگر درصدی از ملک مشاعی ولو یک درصد از یک پلاک مشاعی مجهولالمالک باشد، اینجا نیز افراز در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی است.
اما مجهولالمالک چیست؟ باید توجه داشت که مجهولالمالک ثبتی با مجهولالمالک حقوق مدنی تفاوت دارد. مجهولالمالک ثبتی به این معنا است که با اینکه مالک، مشخص و معلوم است اما مالک درخواست ثبت نکرده است. در حالی که مجهولالمالک مدنی، به معنای این است که مالک مشخص نبوده و معلوم نیست که چه کسی مالک است.
دعوای افراز در محاکم که با ارائه دادخواست مطرح میشود، باید به طرفیت (علیه) همه مالکان اقامه شود؛ در غیر این صورت، دعوا رد خواهد شد و به طور مجدد دعوای جدید باید طرح شود.
دیدگاه ها