true

ویژه های خبری

true
    امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

دشتستان بزرگ: سلام من سال ۸۹ پول بی زبونم رو دادم به آقای استوار، طبق قراردادی که باهاش دارم قرار بود مردادماه سال ۹۰مغازه های من رو داخل برج شکوه بهم تحویل بده.
سال۹۰ شد ۹۱ و سپس به سال ۹۲ موکول شد و تا به امروز که شده سال۹۷ این ماجرا همچنان ادامه داره و هیچ مغازه ای داخل برج شکوه به من تحویل نداده، هر وقت هم که به آقای استوار گفتم بهم میگه ندارم که بسازم، ندارم که برج رو تموم کنم، آخه بعد از ۸سال چه خبره که باز میگه نمی تونم بسازم؟ مگه یک ماه دوماهه یا یک سال دو ساله که بگم اشکال نداره؟
وقتی هم اصرار می کنم میگه تا فلان پاساژ بهت مغازه بدم وقتی میرم نگاه می کنم تا به هیچ دردی نمی خوره، جایی که هیچ کسی نرفته و سوت و کوره بدرد کاسبی من نمی خوره
آخه این هم شد جواب؟؟؟
بزرگ ترین ضرر زندگی من پولی بود که سال ۸۹ به آقای استوار دادم و اگه نداده بودم و باهاش کار کرده بودم الان صاحب ۴تا مغازه شده بودم.
آخه با شکایت کار به کجا میرسه؟ نه وقت دارم برم شکایت کنم و نه دوست دارم برای چنین موضوعی پاهام به دادگاه باز بشه
اون هم بعد چندسال که از این داستان گذشته و من عمرم رو پای این آرزو گذاشتم والله روزی که قرارداد رو بستم فکرش رو هم نمی کردم این جوری خونم رو به جوش بیارن
خداشاهده دیگه اصلا دل خوشی به این برج ندارم
شما اگه دستتون میرسه این خبر رو چاپ کنین.
بقرآن خودتون رو بذارین جای من چقدر سخته
چه آرزوهایی داشتم و ثمره چندسال رحمتم رو ریختم توی حلق این برج برای چندتا مغازه

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader