true

ویژه های خبری

true
    امروز سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
دوشنبه‌های طنز و کاریکاتوری دشتستان بزرگ:  

دشتستان بزرگ- دی سامی: یه پسینی که برق رفته بی، سکی زنگ زه گفت:دی‌سامی بیو که زنل تو کیچه جلسه گرفتنه؛ گفتم: سکی والا، اول که هوا گرمه و نمترم مانتو و دسمال و ماسک وُ خُم دلویز کنم؛ دوم که کیکم تو فر برقی بیده و برقمون رفته خراواوید؛ اصرار نکو که خوم اعصاب ندارم؛ سکی گفت: دی سامی کیک خو چی نی؛ میندازیش صحرا یکی دیه درس میکنی؛ شطرنج بازل که گِرد و گلوله واویدنه چه بگن که سگ برده هم چرم و هم جوآلشون؛ گفتم باشه ایقه روضه نخون؛ الان میام؛ رفتم دم در تا دی‌اکور هاسی صحرا ویمو؛ تا مُنِ دی گفت: دی سامی خدا ریوندت؛ پام کنی درده؛ برقکو هم خو قحطه نتِرِسم پی آسانسور برم؛ گفتم: ایسو مِی واجب بی صحرا واوی؟ گفت: ها، دوش خونه ی بچم بیدیمه دوای بوای اکور ورمون ولاویده؛ بچه‌م نیسش بیس خوم برم سیش؛ به هر ترتیبی بی وُ کُم درون دی‌اکورِ بردیم دومن؛ رفتم تا زنل دم در دی‌علی نشسنه و دی‌زاغو هاسی سیشون گپ میزنه.
دی زاغو که منه از دیر دید گفت: اینا دی سامی‌یم اومه؛ بیو تا عقللمونه ری هم بیلیم بینم سی ای بی‌برقی و بی‌اویی چه میتریم کنیم؛ سکی تنگس تو گپش گفت: آخو میخوام بینم ای چه وضعیه؛ چطو ما تو زمستون وُ شهرل سردسیر گاز میدیم؛ ایسونم که گرمه نبُیس دولت سی ما که تولید برق استانی مون بیشِ مصرفمونه فکری بکنه؟ گفتم اریه می چتونه؟ سیچه حملت وُ مو اوردینه؟ انگار مو نماینده ی مجلستونم و دسُم وُ جُیی بنده؛ دی‌زاغو سری جبند و گفت: نماینده‌ی ما خو تو ای اوضاع فقط فکر حضور مردم تو انتخاباته؛ کجا میا مشکلله مانه بگو؛ سکی گو مو یه فکری دارم؛ از سوا وقتی برق داریم دو کولری روشن کنیم تا دلمون خنکاوو؛ گفتم: بدوخت، اول که پیل برقت تصاعدی میا؛ دوم که وقتی برق ره هر چقه یم خنک بو سی ده دقه‌تِ؛ دو ساعت بعدشِ چه میکنی؟ دی عواس گفت: از بعضی همی که برق ره مو بچیلِ میکنم تو حموم؛ سکی خندس گفت: دی عواسم حالش خاشا؛ مینه برنامه او و برقمونم برعکسه؛ وقتی او داریم خو برق نی که پمپکو کار کنه؛ وقتی یم که برق هسه خو او نی؛ خوم میفهمم آخو شش میزنیم؛ تازه امروز وسط امتحان پوریا برق رفته؛ کاش لاقل برنامه ی برقی دُرُسی میدادن؛ ما دیگ گروه سه بیدیمه امرو گروه چار؛ دی علی خندس گفت: میخوان دزل برنامه نداشتوعن که سیملِ برقِ بدزن و سرشه هلِ آسمون کرد و گفت: خدایا سی بکو مردم چه سرشون اومده که وُ سیم برقم عَر نمیخارن؛ بعدشم اُرسی شِ کُوشکی پاش کرد و گفت: تا مو برم یه دسمالی تر کنم ری توری باپیر بکشم تا گرما ورم نمرده؛ خوم میفهمم که قحطی برق ری کرونایه سفید میکنه!
تو همی گپل بیدیم که دیدم دی حسن از دیر هاسی میا؛ ومون که رسی گفت: گرما سیچه صحرا نشسینه؟ دی عواس گفت: سی باد کیچه؛ ایقه هوا خاشه که نترسیم تو خونه بشینیم و خوش و سکی سر نادن تو سر هم و خندسن؛ دی حسن که معلوم بی بدش اومده گفت: جون هل ما خو نقدا برق نرفته؛ ایسونم دخترو زنگ زده برق نداریم اومدمه که بیرمش ور خوم؛ دی زاغو گفت: چه گفتی؟ چه معنی داره یه جا برق بره یه جا نره؟ می خین شما رنگین تره؟ دی حسن خندس گو: حتما خونه یکی از مسئولل نزیکمونه؛ ایه گفت و رفت ؛ سکی گفت: دی عواس دیدی فیسمون دا؟ دی عواس گو ها و شماره ی اداره برقِ گرفت و گوشیه داد دس دی زاغو؛ دی زاغو نه نا نه ورداشت گفت: می سیچه هر روز برق ما میره؟ عامو برقی از اوهل گفت: خو مصرف میکنین؛ دی زاغوم سرش صد من واوی و گفت: بوخشین ؛ انگار غیر جاروف پنگی بیس تولید برقم وُ تولیداتم بیفزایم و همیطر که واتساپشه چک میکرد سیویل خنده ای زه و گفت: میگن وزارت نیرو اعلام کرده دیه برق نمیره؛ روزل فقه دو ساعت میا؛ دی عواس خندس گفت: اوسو دی کارم علده؛ میگم زنل شما کسی یِ هل خونه دی حسن ندارین که تا برق بیا سی خومون بریم ورشون؟ گفتم کجا میخی بری؟ هر کی تو خونه ی پیچسش نشسه؛ مردم نون شو ندارن بخارن میترن وُ تو و همساده یلت پذیرایی کنن؟ در بعد، از ترس کرونا کسی درِ ری کسی واز نمیکنه
سرک مُوهی دیمک مُوهی بیشی تو خونت بی رسوایی؛ بی گله ای؛ هر چی کنی تو خونه تی …

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader