true

ویژه های خبری

true
    امروز شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

دشتستان بزرگ: پایگاه خبری تحلیلی دشتستان بزرگ، شنبه های خود را به معرفی ورزشکاران این شهرستان اختصاص داده است. در این هفته نشستیم پای درد دل های یکی دیگر از ورزشکاران عرصه معلولین که خواندن آن خالی از لطف نیست:

-لطفا خودتان را معرفی کنید:

حسین جامعی هستم. متولد ۱۰ شهریور سال ۱۳۷۴٫ فرزند سوم خانواده بوده و مرجد هستم و مدرک فوق دیپلم دارم. و در رشته شطرنج معلولین فعالیت می کنم.

-لطفا به ما بگویید چگونه با ورزش شطرنج آشنا شدید؟

از کودکی پدرم شطرنج بازی می کرد. و از طریق پدرم با این ورزش آشنا شدم. از طرفی خودم علاقه زیادی داشتم. یک روز که با آقای فتحی صحبت می کردم، به من گفت که مسابقات شطرنج در جشنواره بهزیستی برگزار می شود و از من خواست در این رشته فعالیت کنم. بعد از آن روز زیر نظر خانم راستی به طور حرفه ای شطرنج را ادامه دادم و در پژوهش سرای متقین تحت آموزش قرار گرفتم.

-چگونه دچار معلولیت شدید؟

در سن چهار سالگی حالت تهوع گرفتم. آن زمان منزل ما در روستای هلپه ای بود. پدر و مادرم برای درمان من به برازجان مراجعه کردند. بعد از تزریق یک آمپول تشنج کردم بلافاصله مرا به بیمارستان نمازی شیراز منتقل کردند و به مدت ۲ ماه به کما رفتم. بعد از اینکه از کما بیرون آمدم، پزشکان متوجه شدند که من دچار معلولیت شده ام.

-معلولیت شما، تا چه اندازه در زندگی شما تأثیر گذاشت؟

شاید باور نکنید ولی من معلولیتم را دوست دارم و همین معلولیت بود که باعث پیشرفت من شد. اگر معلول نبودم الان ناشناخته می ماندم و این مسیر را نمی رفتم.

-حامی شما در ورزش چه کسی بود؟

باعلاقه ای که خودم به رشته شطرنج داشتم وحمایت پدرومادرم ورئیس هیئت جانبازان معلولین دشتستان جناب آقای ستارفتحی به این رشته جذاب روی اوردم. درواقع بهترین حامیان من این افراد بودند. خانواده ام خیلی بهم کمک کردند بخصوص پدرعزیزم که همیشه حامی من بود.

-چه کمبودهایی در ورزش معلولین احساس می کنید؟

 والا کمبود که زیاد هست،اما آقای کمارج با زمینی که در اختیارمون گذاشت خیلی از کمبودها را برطرف کرد. امیدوارم مسئولین توجه بیشتری داشته باشند تا جایگاه معلولین بهتر و بهتر شود. در مورد شطرنج من کمبودی ندارم و در پژوهش سرای متقین زیر نظر سرکارخانم راستی کارم رو ادامه میدم.

-دیدگاه مردم را در مورد ورزش معلولین چگونه می بینید؟

همین را بگویم که خداروشکر دیگاه مردم نسبت به قبل خیلی بهتره شده است.

-بهترین خاطره خود در ورزش را بگویید:

بهترین خاطره ام به تیرماه امسال برمیگردد که برنز کشوری ام قطعی شد.

-بدترین خاطره؟

خداروشکر خاطره بدی ندارم.

-تاکنون چقدر به اهدافتان رسیده اید؟

باید گفت که من درواقع اول راه هستم و نباید از خودم انتظار داشته باشم که زود به هدفم برسم. ولی در راه رسیدن به هدفم همیشه تلاش خواهم کرد.

-از مسئولین چه انتطاراتی دارید؟

هیچ انتظاری ندارم.

-چه توصیه ای برای معلولین دارید؟

با معلولیت خودشون کنار بیایند، همیشه معلولیت را معضل برای خودشان ندانند، و بنظر من ورزش راهی است که میتوانند هم به استقلال برسند و هم یک فرد موفق در جامعه باشند.

-حرف آخر؟

ازآقای ستارفتحی رئیس پرتلاش هیئت جانبازان معلولین همچنین استادخودم سرکارخانم راستی و خانم تشنه دل برای تمام زحماتی که کشیدند تشکرمیکنم و همچنین می خواستم ازریاست محترم اداره ورزش وجوانان دشتستان آقای کمارج بخاطرحمایت هایشان تشکرکنم. همچنین ازمسئولین بهزیستی تشکر می کنم.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader