true

ویژه های خبری

true
    امروز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

دشتستان بزرگ- عبدالخالق عبداللهی: چند روز قبل مغازه ای در بازار برازجان آتش گرفت و علاوه بر کالا و اجناس داخل مغازه ، سرمایه و امید و آینده و آرزوی صاحب مغازه و چند خانواری که از آن نان می خوردند همه و همه سوخت و دود شد و به هوا رفت . اتفاقأ در فضای مجازی دیدم بعضی ها از سرعت عمل و زود رسیدن آتش نشانی برازجان به محل این حادثه تقدیر و تشکر کرده اند . بنظر بنده در بحث اطفای حریق سرعت عمل به تنهایی کافی نیست و در کنار این حسن سرعت ، ملاحت دقت و کارآمدی و ظرافت هم اهمیت دارد و این دو باید به اتفاق باشند که مفید واقع شوند حضرت حافظ هم می فرمایند ” آری به اتفاق ، جهان می توان گرفت ” . بنده به دلایلی از نزدیک در جریان این اطفاء حریق و دسته گلی که آتش نشانی برازجان در این مغازه به آب داده قرار دارم . این مغازه ی ربع سوخته و ثلث خیسیده را بعد از حادثه اگر ببینید متوجه می شوید که ناکارآمدی و ناشی گری آتش نشانان بیشتر از شراره های آتش ، خسارت به بار آورده است . این مغازه اگر یک میلیارد تومان خسارت دیده باشد شاید دویست میلیون تومانش ناشی از آتش سوزی بوده و هشتصد میلیون دیگر به دلیل آب گرفتگی و استفاده افراطی و نابجا و غیرضروری از گرفتن شیلینگ آب پرفشار بر روی اجناس بوده است . لابد شنیده اید که شخصی دچار سوختگی شد وقتی لش خونین و مالینش را به بیمارستان آوردند پزشک معالج علت مرگ را اینطور نوشت : بیست درصد سوختگی ، هشتاد درصد کوفتگی . معلوم شد عده ای که می خواسته اند کمک کنند مرحوم را با پَره بیل و چوب و چماق خاموش کرده اند . حکایت آتش نشانی برازجان هم همین است . آتش نشانی برای اَبرو برداشتن ، البته حسن نیت دارد اما با نوک قیچی زده چشم طرف را کور کرده است .

البته بنده هرگز منکر زحمات و فداکاری آتش نشانان عزیز خصوصأ اهمیت شغل خطیر آتش نشانی نیستم و به خوبی می دانم گاهی آتش وحشی را مثل شاه ۵ برگ که نمیشه زیرش کرد با هیچ طرفندی جز از جان گذشتگی آتش نشان ، سرد نمی توان کرد اما وقتی می بینیم بعضی ماموران آتش نشانی اینطور گز نکرده پاره می کنند و بی منال ، شیر آب را باز می کنند و سرمایه و هست و نیست کاسبی را که زور آتش به آنها نرسیده با بی مبالاتی به باد داده و نابود می کنند ، آدم دلش می سوزد و نمی تواند بی تفاوت بماند .

کاش شهردار برازجان اگر دستش از بریدن درختان شهر فارغ شده اره و تبرش را به دیوار تکیه می داد و سری به سازمان آتش نشانی خود میزد.  می رفت آنجا هم دستور آموزش بیشتر می داد و هم به آتش نشانان عزیز می گفت که آتش را غیر از آب ، با گاز و پودر و فوم و ابزار و روشهای دیگر هم می شود خاموش کرد . گرچه آب زلال است ، طراوت و روشنایی دارد و بسیار دم دست است اما استفاده افراطی از همین آب زلال ، موجب ملال و خفگی و خسارت خواهد شد . به قول نظامی گنجوی:

آب اَرچه همه زلال خیزد

از خوردن پُر ملال خیزد

دیدگاه ها

7 پاسخ به “چشمی که آتش نشانی برازجان کور کرد”

  1. حسین اکبری گفت:

    حکایت دوستی خاله خرسه هست
    «انتقادی بجاست»

  2. ناشناس گفت:

    احسنت بر شما ولی کوشهردار ..شهرداری که با……. نشسته برصندلی وشورایی که ازترس …… و غیرو میترسد باید برود کنار چونکه ریگ تو ……. هست

  3. حمیدرضا حیدری گفت:

    با سلام
    بی دلیل شهردار را مقصر دانش و تجربه کم چند نفر آتش نشان نکنید . شهردار برازجان یکی از معدود نفرات لایقی است که تا کنون بر مسند شهرداری برازجان نشسته است.
    تذکر شما ابتدا باید به گوش رئیس آتش نشانی و سپس رئیس HSE رسانده شود ودر صورت ترتیب اثر به اطلاع سایر مقامات مسئول رسانده شود.
    و من الله توفیق

  4. حمیدرضا حیدرنیا گفت:

    با سلام
    بی دلیل شهردار را مقصر دانش و تجربه کم چند نفر آتش نشان نکنید . شهردار برازجان یکی از معدود نفرات لایقی است که تا کنون بر مسند شهرداری برازجان نشسته است.
    تذکر شما ابتدا باید به گوش رئیس آتش نشانی و سپس رئیس HSE رسانده شود ودر صورت ترتیب اثر به اطلاع سایر مقامات مسئول رسانده شود.
    و من الله توفیق

  5. علیرضا حیدرنیا گفت:

    با سلام
    بی دلیل شهردار را مقصر دانش و تجربه کم چند نفر آتش نشان نکنید . شهردار برازجان یکی از معدود نفرات لایقی است که تا کنون بر مسند شهرداری برازجان نشسته است.
    تذکر شما ابتدا باید به گوش رئیس آتش نشانی و سپس رئیس HSE رسانده شود ودر صورت ترتیب اثر به اطلاع سایر مقامات مسئول رسانده شود.
    و من الله توفیق

  6. شهرزاد آبادی گفت:

    قلمتان مانا.

    به جا و متین. ای کاش گوش شنوایی باشد

  7. D.h گفت:

    باسلام جانا سخن از زبان ما میگوی.درودبراقای عبدالهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader