ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« دی | اسفند » | |||||
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
- ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت درج خبر:۷:۴۸
- بدون دیدگاه

حاج ماشاءالله کازرونی بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۵ خورشیدی در برازجان متولد شد.
خودش درزندگینامهاش نوشته است، وقتی هفت ساله بوده از مشاهده سربازان انگلیسی، روسی و امریکایی در شهر و استانش چنان متاثر شده بود که نصفه تیغی را برمیدارد تا لاستیک نفربرهای دشمن را پنچر کند. هر چند نصفه تیغ ماشاءاله لاستیک تانک را پاره نکرد اما آغازی شد بر ورود او به دوران طولانی مبارزه.
وی در سالهای ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ که زمزمه ملی شدن صنعت نفت برخاست وارد صحنه مبارزه شد و از سال ۱۳۲۸ با توزیع نشریه و روزنامه های مختلف فعالیتهای مطبوعاتی خود را شروع کرد.
در جریان استعفای دکتر مصدق و روی کار آمدن دولت قوام السلطنه، او را در برازجان به جرم طرفداری از دکتر مصدق دستگیر کردند و برای نخستین بار به زندان بردند.
بعدها نیز به علت تخریب کردن عکس محمدرضا شاه در دبیرستان فرخی (شهید بهشتی کنونی) برازجان بازداشت و از مدرسه اخراج شد. پس از چند روز بازداشت او را به جزیره خارگ تبعید کردند و سپس به زندان بوشهر انتقال دادند و در دادگاه به شش ماه حبس محکوم شد.
آقای کازرونی پس از آزادی از زندان، هنگامی که در حال نصب اعلامیه در بازار برازجان بود به دست ماموران بازداشت شد اما توانست از دستشان بگریزد و به کویت فرار کند. در ۱۸ ماهی که در آن کشور بود با کمک ایرانیانی که مانند او از ایران فرار کرده بودند و دوستان سوری، لبنانی و فلسطینی چند بار علیه امریکا و محمدرضا شاه تظاهرات و به سفارتخانه ایران در کویت حمله کرد.
حاج ماشاالله کازرونی سال ۱۳۳۴ به برازجان بازگشت و کتابفروشی باز کرد. او در زندگینامهاش از کتابفروشی خود به عنوان قدیمیترین کتابفروشی ماندگار در استانهای فارس و بوشهر نام برده است.
وی از سال ۱۳۳۹نماینده و خبرنگار روزنامه کیهان شد و تا سال ۱۳۸۰ به مدت ۴۱سال این کار ادامه یافت، هرچند سال ۱۳۴۵ ساواک به علت ارتباط با زندانیان سیاسی نمایندگی روزنامه و خبرنگاری را از وی گرفت.
حاج ماشاءالله کازرونی نخستین فردی است که پس از تشکیل ساواک، به دست عوامل این تشکیلات در استان بوشهر دستگیر شد و این دستگیریها تا سال ۱۳۵۷ ادامه یافت.
وی در ادامه فعالیتهای مبارزاتیاش از سال ۱۳۴۱ در کنار امام خمینی(ره) قرار گرفت و اعلامیهها و سخنرانیهای امام را در سراسر استان توزیع میکرد.
آقای کازرونی سال ۱۳۵۶ با دوستان انقلابی خود تصمیم گرفت بالگرد شاه را که میخواست به منطقه شبانکاره دشتستان سفر کند، سرنگون کند که این سفر لغو شد.
در پاییز سال ۵۷، شورای تامین استان بوشهر ترور وی و شیخ ابوتراب عاشوری مبارز انقلابی بوشهر را در دستور کار قرار داد که ترور آقای کازرونی لو رفت.
در سالهایی که کاروانسرای مشیرالملک برازجان به زندان مبارزان انقلابی تبعید شده بود، خانه حاج ماشاءاله پناهگاه خانواده آنها بود.
وی در دوران انقلاب یکی از برنامه ریزان موثر مراسم و راهپیماییهای مردم برازجان و شهرستان دشتستان بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی آیت اله مهدوی کنی به عنوان فرمانده کمیته انقلاب اسلامی در استان بوشهر معرفی شد و تا سال ۱۳۶۲ این مسوولیت را بدون هیچگونه چشمداشت، برعهده داشت.
فرزند ارشد وی به نام «جاوید» که پاسدار کمیته انقلاب اسلامی بود در سال ۵۹ خورشیدی در کوه های خائیز تنگستان در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسید.آقای کازرونی سالها بعد وقتی قاتل پسرش پیدا شد، او را بخشید.
حاج ماشاءاله در سال ۱۳۵۹ وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد با پاسداران کمیته از شلمچه تا خرمشهر با سلاحهای ابتدایی که در اختیار داشتند، با دشمن بعثی نبرد کردند و پنج شهید و ۱۴ مجروح دادند.
وی از اول آبان ۱۳۵۹ به ستاد جنگهای نامنظم پیوست و در کنار شهید چمران با دشمن جنگید و در نبرد تن به تن با بعثیها جانبازشد.
آقای کازرونی از سال ۶۲، دوباره حرفه کتابفروشی خود را ادامه داد و در چند سال اخیر هم بیشتر وقتش را در خانه سپری میکرد.
اسفند سال ۱۳۸۷، در مراسمی که در برازجان برگزار شد، از سالها خدمات و مبارزات وی تقدیر شد.
سرانجام کتاب زندگی پرفراز و نشیب مبارز انقلابی حاج ماشاءالله کازرونی جمعه پانزدهم بهمن سال ۱۳۹۵ در یک غروب سرد زمستانی و در روزهایی که یادآور مبارزات او و همرزمانش در دوران پیروزی انقلاب اسلامی است، بسته شد.
از وی دوپسر و یک دختر به یادگار مانده است
دیدگاه ها