true

ویژه های خبری

true
    امروز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

دشتستان بزرگ- هادی پاپری: برابر ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی *نفقه* عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه (پوشاک)، غذا (خورد و خوراک)، اثاث منزل، هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض و حتی اگر زوج از تهیه نفقه که بخشی از آن اثاث منزل است، با وجود استطاعت مالی طفره رود مجازات کیفری نیز در این زمینه در نظر گرفته شده، به طوری که برابر ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده، هرکس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تادیه نفقه سایر افراد واجب النفقه امتناع ورزد، به حبس تعزیری درجه شش محکوم می‌شود.

لذا زوج حق ندارد، زوجه را مجبور به آوردن جهیزیه کند به همین دلیل است که زوجه می‌تواند هر وقت بخواهد جهیزیه خود را مسترد نماید و اگر با ممانعت زوج مواجه شد با طرح دادخواستی تحت عنوان استرداد جهیزیه این امر میسر می گردد.

برابر ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی زن مستقلاً می‌تواند در دارایی خود هر تصرفی را که می خواهد انجام دهد.

بنابراین تهیه وسایل زندگی طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی در شمول نفقه قرار دارد و برعهده شوهر است و برای زن در این مورد هیچ تکلیف شرعی و قانونی وجود ندارد.

مقایسه‌ بین نفقه همسر و نفقه اقارب؛

۱) نفقه زن حسب ماده ۱۲۰۳ قانون مدنی مقدم بر نفقه اقارب است. بر اساس این ماده در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر افراد واجب‌النفقه‌ دیگر، نفقهٔ زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود.

۲) همچنین زن می‌تواند نفقه معوقه یعنی زمان گذشته خود را مطالبه و برای وصول آن اقامه دعوی کند اما خویشاوندان نسبی فقط نسبت به آینده می‌توانند مطالبه نفقه کنند.

۳) در این خصوص، قانونگذار در ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی بیان می‌دارد که زوجه در هر حال می‌تواند برای نفقه‌ زمان گذشته خود اقامه دعوا کند و طلب او از بابت نفقه‌ مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر، زن مقدم بر غرما خواهد بود اما اقارب فقط نسبت به آتیه می‌توانند مطالبه‌ نفقه کنند.

۴) نفقه زن مشروط به فقر یا تمکن مرد نیست. زن، اگرچه ثروتمند یا شاغل باشد، می‌تواند از شوهر مطالبه نفقه نماید. در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه حسب ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی، زن حق خواهد داشت که از دادگاه تقاضای طلاق کند.

۵) ماده ۱۱۹۷ قانون مدنی در مورد نفقه اقارب اذعان می‌دارد که کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی، وسایل معیشت خود را فراهم سازد، همچنین طبق ماده ۱۱۹۸ قانون مدنی کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد.

۶) نفقه زوجه، یک تکلیف یک‌ جانبه است و در نظام حقوقی ایران زن مکلف به دادن نفقه به شوهر خود نیست، در حالی که نفقه اقارب یک تکلیف متقابل است (یعنی فرزند ملکف به دادن نفقه به والدین و پدر مکلف به دادن نفقه به فرزند و نوه‌ها است.)

نـفقه، اجـرت المـثل و نَـحله

نفقه، اجرت المثل و نَحله از موارد حقوق مالی زنان می باشد که پرداخت آن برعهده زوج است. البته هر کدام تعاریف و شرایط خود را برای مطالبه دارند که همین امر سبب تفاوت هایی در زمان ارائه دادخواست و همچنین علت آن می شود. براین اساس:

۱- *نفقه؛*
مطابق با تعریف ذکر شده در ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی برطرف کردن نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن می باشد و شرایطی که نفقه را ایجاد می نماید تمکین زوجه از زوج نسبت به وظایف همسری و زندگی در منزل شوهر عنوان شده است. همانطور که در ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی به صراحت بیان شده ”هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود” می توان مشاهده کرد که تاکیدی بر مورد عدم تمکین می باشد اما چنانچه زوجه با دلایلی مشروع که شرایط آن در قانون آمده است از ادای وظایف امتناع کند همچنان مستحق دریافت نفقه خواهد بود، با این حال زوجه هم می تواند در حین زندگی زناشویی، هم در زمان طلاق درخواست دریافت نفقه خود را داشته باشد.

۲- اُجرت المثل؛
به نوعی مزد زحمات و کارهایی است که در طول مدت زندگی زناشویی مشترک توسط زوجه انجام شده که شرعاً برعهده او نبوده است اما عرفاً برای آن کارها اجرت در نظر می گیرند، که این امر می بایست با دستور زوج و بدون قصد تبرع از طرف زوجه صورت گرفته باشد. مطابق ماده ۲۹ قانون جدید حمایت از خانواده دادگاه در زمانی که برای طلاق تصمیم می گیرد باید بابت اجرت المثل ایام زوجیت نیز اقدام کند، ولی چنانچه زوجه خواهان مطالبه اُجرت المثل در حین زندگی زناشویی باشد می بایست با استناد به ماده ۳۳۶ قانون مدنی اقدام و دادخواست جداگانه ای تنظیم و با رعایت تشریفات قانونی و هزینه دادرسی ارائه نماید.

۳- نَحله؛
پولی است که دادگاه در زمانی که زوج قصد طلاق زوجه را دارد و زوجه مهریه پائینی را تعیین نموده است مانند آنکه یک سکه یا ۱۴ سکه و یا با توجه به مدت زندگی، مستحق اجرت المثل نشده یا بسیار کم می باشد، تعیین نموده و زوج را به پرداخت آن به همسرش ملزم می نماید، البته تعیین این مبلغ به عوامل مختلفی چون میزان تحصیلات، شان خانوادگی، شغل همسر، مدت زمان زندگی زناشویی زوجه بستگی دارد.

در نتیجه می توان چنین گفت که دریافت نفقه با درخواست مستقیم زوجه همراه می باشد اما اجرت المثل را در زمان طلاق دادگاه مکلف به بررسی و تعیین آن بوده و نحله هم در صورتی که اجحافی در حق زوجه با توجه به شرایط، صورت گرفته باشد تعیین می شود که آن هم باید با درخواست مستقیم زوجه باشد.

آیا می دانید اگر زن منزل شوهر را ترک کند و با حکم دادگاه حاضر به تمکین از شوهر نباشد چه ضررهایی متوجه او خواهد شد؟

چنانچه در دادگاه با دادخواست زوج، حکم به تمکین زوجه صادر شود و زوجه از تمکین خودداری نماید سه ضرر عمده متوجه زوجه خواهد شد:

۱- از تاریخ صدور حکم تمکین، دیگر به زن نفقه تعلق نخواهد گرفت.

۲- زوج می تواند تقاضای ازدواج مجدد به دادگاه دهد و دادگاه با بررسی موضوع به مرد اجازه ازدواج مجدد را صادر می کند.

۳- اگر در این صورت، زوج اقدام به دادخواست طلاق دهد، زوجه از حق تنصیف اموال شوهرش محروم خواهد شد.

در موارد ذیل زن می‌‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید:

۱) عدم پرداخت نفقه زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت شش ماه.

۲) بدرفتاری غیرقابل تحمل مرد با زن و فرزندان.

۳) بیماری خطرناک غیرقابل درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.

۴) مجنون بودن مرد در زمانی که امکان فسخ نباشد.

۵) اشتغال مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه می‌‌زند.

۶) محکومیت به حبس در حال اجرا از پنج سال به بالا ( مرد در زندان باشد)

۷) اعتیادی که به اساس زندگی خانوادگی ضرر بزند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد شود.

۸) ترک بدون علت خانواده یا غیبت یکسره به مدت شش ماه بدون دلیل موجه.

۹) محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب به جرمی، که اجرای مجازاتش آبرو و موقعیت زن را به خطر بیاندازد.

۱۰) مشکل مرد برای بچه‌‌دار نشدن پس از پنج سال زندگی مشترک.

۱۱) مفقودالاثر شدن زوج به مدت طولانی( به مدت شش ماه از زمان مراجعه زوجه به دادگاه)

۱۲) ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسرش.

تفاوت های ازدواج موقت (متعه) با ازدواج دائم؛

۱) در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، البته در صورتیکه شرط نفقه نکنند و اگر شرط کنند باید برطبق آن عمل شود.

۲) زن در عقد موقّت آزاد است که شغلى در خارج از خانه براى خود انتخاب کند و اجازه همسر براى او شرط نیست درصورتی که مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولى در عقد دائم بدون موافقت مرد این امر جایز نیست.

۳) عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهیانه دیدن است که با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام مى شود، ولى عدّه عقد موقّت دوبار دیدن عادت ماهیانه است.

۴) عدم وجود مهریه در ازدواج موقت موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم اجباری به مهریه نیست و فقط مهرالمثل تعیین می شود.

۵) در ازدواج دائم هیچکدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارد از بچه دار شدن جلوگیری کند ولی در ازدواج موقت جلب رضایت دیگری ضرورتی ندارد، فرزند حاصل از ازدواج موقت همانند فرزند حاصل از ازدواج دائم است.

۶) در ازدواج دائم تعیین محل مسکن با شوهر است اما در ازدواج موقت ملاک قرارداد بین زن و شوهر است و اگر قراردادی نداشته باشند زن اجباری به ماندن در محل معین شده توسط شوهر را ندارد.

۷) در ازدواج دائم بر زن واجب است از همسرش تمکین کند ولی در ازدواج موقت الزامی نیست در ضمن در ازدواج موقت هر دو طرف می توانند زمان مراودات خود را از قبل تعیین کنند.

۸) در ازدواج دائم مرد حق ندارد بیش از چهار زن دائمی داشته باشد اما در ازدواج موقت می تواند تعداد زن بیشتری اختیار کند.

۹) برای برهم زدن ازدواج دائم طلاق نیاز است اما در ازدواج موقت با پایان مدت زمان عقد پیمان عقد باطل می شود حتی شوهر می تواند همه یا بخشی از مدت زمان را به زن ببخشد و از هم جدا شوند.

۱۰) در ازدواج دائم با ایجاد سه بار طلاق نیاز به محلل(مردی که بازن سه طلاقه ازدواج میکند و او را طلاق میدهد تا آن زن بتواند دوباره با همسر پیشین خود ازدواج کند) پیدا می شود و فرد نمی تواند با همسر قبلی اش ازدواج کند اما در ازدواج موقت تعدد عقد ایرادی ندارد و محلل ایجاد نمی شود (ماده ۱۰۵۷ قانون مدنی)

۱۱) در ازدواج دائم مسلمان نمى تواند با غیر مسلمان ازدواج کند ولی ازدواج موقت مرد مسلمان با زن غیر مسلمانى که از اهل کتاب است (مانند مسیحى و یهودى) مانعى ندارد.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader