| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
|---|---|---|---|---|---|---|
| « آبان | ||||||
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
| 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
| 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
| 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
| 29 | 30 | |||||
- ۰۵ مهر ۱۳۹۹ ساعت درج خبر:۱۰:۳۸
- یک دیدگاه

دشتستان بزرگ- محمد صفدران: نیک می دانیم که سالها از تقاضای مکرر مردم استان بوشهر برای داشتن راهآهن و اتصال به شبکه ریلی کشور جهت تأمین نیازهای مسافرتی و تجاری میگذرد و نیز در ادوار مختلف دولتها و مجلسها، به تناوب توجه و اقداماتی هرچند اندک اما انجام شده است. با نگاهی به گفتارها و رفتارهای پیرامون این موضوع درمیابیم که غالب آرای مسئولین و نمایندگان بر این استوار است که این زیرساخت حیاتی تنها نیاز استان بوشهر و مردم آن دیار است، اما با بررسی بیشتر و نگاه مو شکافانه به این مسئله، نکته ای مهم و حائز اهمیت از آن استنتاج می شود که سعی میگردد در این مطلب به صورت ساده بیان گردد و ضرورت وجود راه آهن از ابعاد مختلف مروری خواهیم نمود تا این موضوع را بیشتر مورد بررسی قراردهیم.
از آنجایی که آمار و ارقام، اطلاعات، تاریخچه و عملکرد حوزهی راهآهن در کشور و دنیا از طریق فضای مجازی قابلیت تحقیق دارد، در این نوشتار جهت خلاصه و مفید بودن مطالب از اشاره به آنها صرف نظر نموده و مطالعه آنها به اختیار و عهدهی خوانندگان محترم گذاشته شده است.

نگاهی به شبکه ریلی کشور
نقشهی شبکه ریلی موجود در پایگاه اینترنتی شرکت راهآهن ((www.rai.ir نشان میدهد که شبکه ریلی در نوار ساحلی جنوب کشور بجز در دو نقطه یعنی استانهای هرمزگان و خوزستان، با سواحل و بنادر ارتباط دیگری ندارد و نزدیکترین ارتباط شبکه نیز برای دستیابی استان بوشهر به راهآهن، در استان فارس میباشد.
نگاهی به شبکه ریلی کشورهای دارای راهآهن
با نگاهی اجمالی به نقشه شبکه ریلی جهان، و تراکم خطوط سیاه رنگ که بیان گر وجود شبکه ریلی گسترده در این کشورها است، این نکته را قوت میبخشد که کشورهای پیشرفته و توسعه یافته، نگاهی ویژه به داشتن خطوط ریلی به عنوان یک مولفهی توسعه داشتهاند، کما اینکه با مروری بر تاریخ استعمار میبینیم که هر زمان استعمارگران و غارتگران کشورها برای غارت سریع کشورها (غارت هندوستان توسط انگلستان) در اقدام اولیه، خطوط ریلی خود را برای انتقال منابع و ذخایر مستعمره خود ایجاد نمودند تا با تمام توان، سرعت و حجم بالا، بتوانند منابع کشوره مستعمره خود را غارت نمایند و در کشوری مثل آمریکا، از بدو ورود و استعمار سرخپوستان و بومیان آن کشور، همانطور که در فیلمهای تاریخی (وسترن) خود نیز به نمایش میگذارند، از همان ابتدا ایجاد راهآهن و وجود قطار به عنوان رکن اصلی در استراتژی توسعه محسوب میشده است.

بنابراین تا اینجای مطلب قابل درک است که داشتن خطوط ریلی یکی از راهبردهای توسعه و رشد اقتصادی یک کشور میباشد.
همهی ایران، جاده ابریشم!
حال با نگاه به موقعیت استراتژیک و جغرافیای ایران در منطقه و نقشهی مرزها، مشاهده میگردد که ایران در واقع یکی از پر نقشترین و مهمترین کشورهای منطقه در تجارت بین غرب و شرق جهان یعنی آسیا و اروپا است. نقشههای جغرافیای تجاری نشان میدهد،کشورهای آسیایی و اروپایی پیشتاز در حوزه تولید و بخصوص کشورهای آسیایی که امروزه به علت پایین بودن هزینههای تولید، محلی برای سرمایهگذاری خارجی شدهاند، اینک برای تبادل و انتقال مواد اولیه و محصولات خود و تجارت، اگر از مسیر شمال ایران بخواهند اقدام نمایند، بسته به انتخاب مسیر و مقصد باید از کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، روسیه، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و اکراین، ترکیه و یا بین راه از دریای خزر عبور کنند تا محموله را به مقصد برسانند. بدیهی است در صورت انتخاب بین راهی دریای خزر هزینه تغییر مکرر وسیله حمل و نقل را نیز موجب افزایش قیمت تمام شده خواهد بود و با توجه به موقعیت و شرایط آب و هوایی روسیه و دیگر کشورهای شمالی، که در بیشتر فصول سال به علت سرما و بارش برف، دچار مشکلات حمل و نقل جادهای و احتمال تأخیر در مسیر و خطرات جادهای نیز هستند، به زمان حمل اضافه خواهد شد و بار تجاری در مسیر کشورهایی مثل افغانستان و پاکستان به علت سطح امنیت و وضعیت راهها با مشکلاتی روبرو خواهد بود.
چنانچه کشورهای شرق و غرب و بخصوص کشورهای آسیای شرقی برای تجارت مسیر دریا را برای انتقال محصولات خود انتخاب کنند باید توسط کشتیها یا خود را به خلیج عدن و سپس دریای سرخ و کانال سوئز برسانند و وارد مدیترانه شوند و یا کل قارهی آفریقا را دور زده و از تنگه جبل الطارق وارد مدیترانه شوند که این دو مسیر علاوه بر هزینه بر و زمانبر بودن، باید ریسک مواجهه با دزدان دریایی همچون سومالی را نیز به جان بخرند. از سوی دیگر حمل و نقل هوایی نیز نه تنها دارای محدودیتهای وزنی و حجمی به علت گنجایش و ظرفیت هواپیماهای باری است، به علت هزینه سوخت بالا و طولانی بودن مسیر هزینه بیشتری به قیمت تمام شده اضافه مینماید که برای برخی کالاها مقرون به صرفه نمیباشد.
از سویی تجار و تولیدکنندگان شرق و غرب، چنانچه مسیر خلیج فارس و عراق را برای تجارت خود انتخاب نمایند، با توجه به سطح امنیت منطقه خاورمیانه و عراق در سالهای اخیر و کیفیت راهها این مسیر نیز قابل اطمینان نبوده و انتخاب مناسبی به نظر نمیرسد. بنابراین بهترین راه و کوتاه ترین راه تجارت شرق و غرب و بلعکس، مسیر ایران است.

بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یکی از مهمترین دلایل توجه و بهانهجوییهای کشورهای استعمارگر و به اصطلاح ابرقدرت نسبت به ایران، موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران در منطقه است و شاید بتوان گفت در کنار نفت و ترس از دستیابی به انرژی و قدرت هستهای، این موقعیت جغرافیایی ایران است که شاید به جرأت بتوان گفت دلیل عمدهی توجه و تلاش قدرتها برای تسلط بر ایران است.
با توضیحاتی که داده شد چرایی این موضوع که تا کنون چه دلایلی موجب شده است تا کشور به شبکه ریلی برای ارتباط مرزهای خود برای کسب درآمد حاصل از ترانزیت کالا از کلیه مرزها و همچنین نقل و انتقالات لجستیکی در زمان بروز بحرانهای طبیعی و یا شرایط امنیتی و نظامی، مجهز نگردد، جای بسی تأمل دارد. نیز در همین استان بوشهر، علیرغم خطرات جادهای بخصوص در ایجاد ترافیکهای جادهای مسیر راه بوشهر-شیراز، که جان بسیار از هموطنان را گرفته است و استهلاک و هزینهی مصرف سوخت گازوئیل، قطعات مصرفی خودروهای حمل و نقل جادهای که اخیراً شاهد توقف حمل و نقل به علت گران شدن لاستیک خودروهای سنگین نیز بودیم، تا کنون به این امر مهم توجه نگردیده و توسعه شبکه ریلی بخصوص اتصال بنادری چون استانهای سیستان و بلوچستان به عنوان اولین نقطه ممکن برای تحویل ترانزیت و نزدیک ترین نقطه کشور به اقیانس هند و استان بوشهر به عنوان یک کشور نزدیک به کشورهای جنوب خلیچ فارس که بدیل مدل کسب و کار و سیاستهای تجاری، بیشترین تجارت و دپوی کالا در این کشورها اتفاق میافتد، در زیر سایه سنگین نظریههای بومی منطقهای مانده است و اتصال این استانهای به شبکه ریلی کشور تنها درحد یک خواست مردمی و تقاضای استانی فاقد راهآهن دیده میشود؟!
در پایان و نظر به موارد فوق میتوان گفت اتصال دریای جنوب ایران به نقطه دیگر کشور بخصوص مرزهای شمالی که به علت سرما و عدم توان کشت و زرع، همیشه نیازمند محصولات غذایی گرمسیری صادراتی از کشورهای حاصل خیز و تولید کننده محصولات و صنایع غذایی هستند، نه تنها درآمدزایی بالایی برای کشور به ارمغان خواهد آورد که از خطرات جادهای و مرگ و میر ناشی از تصادفات حاصل از تردد ماشینهای سنگین و ترافیک در گردنههای حادثه خیز کم و از سوی دیگر از هزینههای راهسازی و استهلاک راهها نیز کاسته خواهد شد. و از طرفی باید در نظر داشت که با توجه به افزایش هزینههای فعلی برای مسافرت جادهای با خودرهای سبک ناشی از افزایش هزینههای سوخت و استهلاک خودروها، خطرات و حوادث جادهای و بهای بالای هزینه مسافرت هوایی، امکان گردشگری درون کشوری را نیز برای هموطنان سخت نموده است و استفاده از شبکه ریلی به ویژه اگر از انرژی برق هستهای در نیرومحرکه آن استفاده گردد، میتواند صنعت گردشگری را نیز رونق بخشد.
افزایش سرعت انتقال کالا و مسافر، هزینههای پایینتر ایجاد راههای آهن نسبت به راههای آسفالته که مستلزم استفاده از منابع نفتی کشور است؛ هم از جهت استفاده در قیر و آسفالت و هم از جهت استفاده از منابع بنزین، گازوئیل و لاستیک سازی، جابجایی حجم کالا و تعداد مسافر بیشتر و با امنیت بالاتر در یک زمان، استفاده از ظرفیت برق نیروگاههای هستهای برای سیستم محرکه قطارها، کاهش آلودگیهای محیط زیستی از جمله مزایای بیشمار استفاده و جایگزینی استفاده از قطار به جای حمل و نقل جادهای است.
در پایان لازم است به این نکته نیز اشاره نمود که مسئولان باید مستحضر باشند، مسیر ایجاد شبکه ریلی قطعاً از دستهایی که سالهاست منافع آنها در گرو واردات ماشینهای سنگین و قطعات آن است، غافل نمیماند!!
مطالب نوشته شده درست است. متاسفانه در زمینه ی ریلی مشاهده میشود که استانها و مناطق داخلی کشور که حجم بار و مسافر زیادی ندارند، از طریق فشارهای مسوولین و لابی گری، در حال ساخت و تکمیل شبکه ریلی هستند، اما مسیرهای ترانزیتی مانند بنادر جنوبی که نقش مهمی در انتقال بار و درامدزایی دارند، از ساخت شبکه ریلی بی نصیب مانده اند و یا با سرعت خیلی کمی در حال ساخت هستند، حال آنکه با تکمیل سریع خطوط ریلی در مسیرهای ترانزیتی و مرزی کشور میتوان درامد زیادی را نصیب کشور کرد و با استفاده از درامد حاصل شده، به ساخت شبکه ریلی در سایر نقاط کشور پرداخت.