true

ویژه های خبری

true
    امروز شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

دشتستان بزرگ- الهام فرهادی: انسان ها با فرهنگ ها و در محیط های متفاوتی رشد می کنند و به بزرگسالی می رسند که در این بین نقش محیط و وراثت در تربیت و رشد فرد بسیار مهم است و به مراتب نقش محیط بسیار ارزنده تر است اگر محیط مساعد و شایسته رشد باشد میتوان بسیاری از خصوصیات وراثتی را تغییر داد که در این مورد ۵ سال اول زندگی بسیار شایان توجه است.

ترکیب محیط ، فرهنگ, خانواده و توانایی ذاتی فرد موجب شکل گیری انسانی توانمند با ظرفیت تغییر در جهت تکامل، یا انسانی ناتوان و فاقد هوش ذاتی جهت رشد می شود. اما در این بین آنچه که حائز اهمیت است قهرها و جدایی هایی است که با درون خود کرده ایم، قهرهایی که سال ها امتداد یافته و هر روز از خویش دورتر و به قهقهرای ترسناک درون خود نزدیکتر می شویم، ترس و عذابی که از دوری از خویش می کشیم مسیر حرکت و زندگی ما را در جهتی نامساعد تغییر می دهد .
گاهی اطرافیان، محیط و…باعث ایجاد تضاد در ما می شود که این مسئله باعث بروز رفتاری نامتناسب با شخصیت واقعی و میل درونی ما می شود این موضوع با درک فرهنگ ها و هوش فرهنگی متفاوت است فردی با هوش بالا خود را وفق می دهد اما خودش را انکار نمی کند اما فردی با هوش پایین خود را کاملا محو و با فرهنگ دیگران عجین می کند که این مسئله باعث بروز شخصیتی نامتعادل، دوپهلو، متزلزل و رشدنایافته می شود. شخصی که فاقد عزت نفس است از خویش گریزان است, هرگز توانایی و جرات بروز خویش را جز در پس توهای تنهایی, انزجار و دوری از دیگران و جامعه ندارد که این موضوع در جوامعی که فرهنگ خاصی را القا می کنند بسیار شایع تر است فرهنگ خاص و در جهت مطالبات طیف خاص ، شخص را مجبور به این عدم تعادل می کند و شخص مجبور می شود خودی را ارائه دهد که با اصل خویش فرسنگ ها فاصله دارد، افراد دروغگو, ریاکار و متظاهر بار می آیند که این باعث قهر با خویشتن خویش و دوری از خود می شود که گاهی در کنجی آشتی و دوباره قهر تا بستری مناسب جهت دیدار با خویش آغاز می شود که البته این با قواعد متناسب اجتماعی که شخص را در جهت هنجارهای انسانی تربیت می کنند متفاوت است این هنجارها که انسانی و بین المللی هستند کاملا مطلبوب و جهت رشد فرد ضروری هستند اما القای هنجارهایی که باور خاصی را به فرد تحمیل می کند موجب تزلزل و جدایی فرد از خویش می شود.
بنابراین جهت تکامل و رشد بهتر است با خود خویش آشتی کنید، هرگز از آنچه هستید نهراسید و گاهی که مجبورید به پاسخ نمیدهم اکتفا کنید اما خودتان و باورهایتان را انکار نکنید, به فرهنگ ها احترام بگذارید، آن ها را درک و ارزشمند بدانید اما خود را نفی نکنید، هرگز نگویید من چون شما هستم که احترام بگذارید یا کارتان مرتفع گردد اگر چه ممکن است به قول خودتان احترام صورت گیرد و کارتان انجام شود اما هر روز فاصلتان با خودتان بیشتر می شود تا جایی که به نقطه ای می رسید که از خود گریزان یا انسانی نابهنجار می شوید که برای احترام، احترامش را هم نزد خود هم دیگران از دست می دهد روزی خود واقعیتان عیان می شود و آن روز تمام احترام ، منزلت و پایگاهتان را از دست می دهید شخصی می شوید دروغگو و غیر قابل اعتماد. در نهایت سعی کنید آنگونه که باور دارید زندگی کنید, در جهت تکامل خویش گام بردارید و هرگز از تصور دیگران درباره خودتان نهراسید اگر خودتان به خودتان احترام بگذارید قطعا دیگران نیز شما را ارزشمند می دانند.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


ajax-loader