دشتستان بزرگ- حسین سوزنده: می شود سکوت کرد، نظاره گر بوده و یک متخصص شش دانگ تمام را نادیده گرفت، گاها می توان در نقش دوست خوبی بوده تا خود را اسیر انتقاد و دشمن تراشی بعد از آن نکرده و روز خود را به دور از هیاهو و یا هرگونه حاشیه به شب رساند.
گاها نیز می شود هم سکوت کرده و هم شریک بوده تا نمک گیری خود به شهردار متخصص را لمس کرده و روزهای پی در پی و همراه با سماجت را با همکاری و هماهنگی به پایان رساند.

اما ایستادگی در برابر وی و آب خوش از گلوی شهردار متخصص پایین نرفتن را باید از جایی آغاز کرده تا شاهد جلوگیری از رفتن آن زیر پوست شهر آقای شهردار نباشیم و به قول معروف فردی که در این راه سماجت داشته را آگاه سازیم.

گویا ماجرای شهردار متخصص همچون آب در هاون کوبیدن شده است، وعده های بی سرانجام را به طرز عجیبی با نصب المان شیخ اجل(سعدی شیرازی) و عطار نیشابوری به نمایش گذاشته تا ارادت خود به مشاهیر حوزه ی فعالیت خود را نشان داده و با رنگ زدن درختان و سپس قطع آن که هزینه های هنگفتی بابت آن از بیت المال برداشت شده به پایان رسانده است.
می گویند هر وقت ماهی را از آب بگیری تازه است، شهردار متخصص به خوبی متوجه این ماجرا شده است، رضایت از وضعیت نابسامان شهر خود را با تقدیر و قدردانی از منتقدان خود، بارها و بارها به عرصه نمایش گذاشته است، هر بار به خیال خام خود دود کینه را مانند سایت پسماند، در چشم خوابگاه ابدی دشمنان خود در آرامستان کرده اما فراموش کرده با سماجت گام به وادی بی راهه گذاشته است.
این که بارها گفته شده شهردار متخصص از منتقد خود قدردانی نموده و در تلاش برای رفع مشکلات بوجود آورده باشد، خواب خوش این روزهای ما بوده و تداعی کننده نارضایتی خواص برای نویسنده است.
اما دلخوشی ما نیز بیشتر از آنکه به حجم پول های گسترده وارد شده به شهرداری شباهت داشته باشد، مانند کوتاهی تیربرق های پارکی است، شاید شهردار متخصص به صندلی چرم، ام وی ام مخصوص شهردار و خودنویس مشکی خود به اندازه ای دلخوش کرده که فراموشش شده دوران هیچ منزلتی جاودانه و پایدار نیست.