ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« آبان | دی » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
- ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت درج خبر:۲۳:۰۰
- بدون دیدگاه

دشتستان بزرگ– شقایق حمیدیان: پایگاه خبری تحلیلی دشتستان بزرگ در روزهای شنبه به معرفی جمعی از ورزشکاران این شهرستان پرداخته و با انجام مصاحبه و یا ارائه مطالبی، در راستای شناساندن این عزیزان، تلاش دارد.
این هفته شما را دعوت می کنیم به خواندن افتخارات و فعالیت های یکی از تکواندوکاران برجسته دشتستانی که خواندن آن خالی از لطف نیست.
۱- لطفا بیوگرافی خودتان را بفرمایید.
محمدمهدی عارف راد ۲۴ ساله.ساکن برازجان .افسر کنترلر شکاری (مراقبت پرواز ) در ایستگاه رادار شهید ستاری بوشهر و محصل رشته مترجمی زبان انگلیسی.
۲- چند سال است که در رشته تکواندو فعالیت می کنید و چه مقام هایی کسب کرده اید؟
من حدود ۱۸ سال تکواندو کار می کنم، یعنی از سن ۶ سالگی .
از سال ۸۶ تا سال ۹۳ عضو تیم های منتخب استان در مسابقات قهرمانی کشور بودم همچنین تنها نماینده برازجان بودم در تیم استان، دو مدال نقره و یک مدال برنز را در مسابقات قهرمانی و لیگ تکواندو کشور بدست آوردم .
دو مدال طلای مسابقات ارتش ها و یک مدال برنز هم در دانشگاه ها کسب کردم. تعداد زیادی هم مدال طلای استان دارم .حدود ۱۸ مدال طلای استان را دارم.
۳- نظر شخصی شما درباره این رشته؟
این رشته یک رشته المپیکی و دانشکده است که حتی به عنوان یک رشته در دانشگاه علمی کاربردی تدریس می شود، مدال گرفتن در این رشته و در سطح کشور، با سختی هایی همراه است چرا که در تمامی رده ها مسابقات لیگ و قهرمانی و آزاد بصورت مستمر برگزار می شود و همه شرکت کننده ها آمادگی بالایی دارند.
یکی از نشانه های سخت بودن آن نیز این است که به عنوان مقال استان ما تعداد زیادی نیستند که عناوین مختلف کشور دارند یا در برازجان، بنده برای اولین بار است که طی چندین سال در قهرمانی و لیگ فقط سه مدال کسب کردم و هنوز هم کسی بیش از سه مدال یا حتی دو مدال در قهرمانی کشور کسب نکرده است.
برای موفقیت در این رشته سه فاکتور هزینه کردن، امکانات و تمرین زیاد باید با هم وجود داشته باشند.
۴- آیا در رشته های دیگری هم فعالیت داشته اید؟
بله در رشته بسکتبال فعالیت داشتم که به مسابقات کشوری هم اعزام شدم، در دو ۲۰۰ متر هم در سطح استان مقام آوردم.
ضمن اینکه چند سال هم فوتبال بازی می کردم، در تیم عقاب برازجان که فکر نمی کنم در حال حاضر وجود داشته باشد و به مسابقات کشوری و استانی اعزام شدیم ولی خب همه را به خاطر تکواندو نیمه تمام رها کردم، در تمامی این مدت یک جلسه از تمرین تکواندو خودم رو ترک نکردم.
۵- وضعیت تکواندو کشور چگونه است؟
تکواندو کشور ما سطح بسیار خوبی دارد و جزو قطب های تکواندو جهان هستیم، در سال های اخیر، تیم ملی ما افت کرده و بازیکنان و مربیان زیادی از کشور مهاجرت کردند، به عبارتی از زمانیکه استاد مهماندوست از تکواندو ایران رفتند، تکواندو افت چشم گیری داشت و به دنبال آن قهرمانانی را می شناسم که در کشورهای دیگر فعالیت دارند.
با این وجود بازهم تکواندو ایران یکی از قطب های جهان و از شانس های قهرمانی، همه از رویارویی با بازیکنان ایرانی ترس دارند.
۶- چطور با این رشته آشنا شدید و به آن روی آوردید؟
در شش سالگی، برادر بزرگم آقا هادی که هم اکنون مربی من هستند من را به این رشته آوردند و در مدال هایی که گرفتم ایشان اصلی ترین نقش را دارند، ضمن اینکه خود ایشان از قهرمانان سابق و در حال حاضر مربی و داور فدراسیون هستند.
به دنبال آن برادر کوچکترمان محمد امین هم در تکواندو فعالیت می کند که از قهرمانان استان است.
۷- اهداف شما در این رشته؟
در حال حاضر مربی گری می کنم، در سالن ولیعصر برازجان به همراه برادرم بصورت خصوصی و نیمه خصوصی کار می کنم. اهدافمان در ورزش، پیدا کردن استعداد های شهرستان و کمک به رشد و پیشرفتهشان است که البته خانواده ها در این کار نقش بسیار مهمی دارند.
۸- آیا از لحاظ مالی تامین شده اید؟
در تمامی سال هایی که در اردو ها شرکت می کردم، همه هزینه های من را پدرم می داد، هزینه های رفت و برگشت به بوشهر، چرا که هر روز به مدت چندین ماه در سال ما در اردو بودیم و اردوها هم به علت اینکه بالای نود درصد تیم از بچه های بوشهر بودند، در بوشهر برگزار می شد، زیرا مشکل خوابگاه بود و من هر روز این مسیر را می رفتم و برمی گشتم، گاهی اوقات که روزی دوبار تمرین داشتیم دوبار میرفتم و می آمدم، علاوه بر این هزینه بهترین لباس و وسایل یا حتی تغذیه که باید کنترل می شد. واقعا الان که به آن فکر می کنم می بینم که کمتر کسی این هزینه ها را ان زمان می کرد، انتظاری هم نداشتم زیرا یاد گرفته بودم که خودم باید برای خودم تلاش کنم، ولی در کل هیچ هزینه ای بابت حداقل رفت و برگشت هم به من پرداخت نشد.
۹- درباره ی امکانات و سالن چه نظری دارید؟
امکانات نسبت به سال های گذشته، بهتر شده، امکانات و سالن هم هست و همه شرایط مهیاست، گرچه بیماری کرونا شرایط را خیلی بدتر کرده است.
۱۰- الگوی ورزشی شما چه کسانی هستند؟
ورزشکاران و مربیان پر افتخار و با اخلاق زیادی داریم چه در رشته تکواندو و چه توی سایر رشته ها که می توانند برای هر ورزشکاری الگو باشند، در تکواندو مربیانی مثل استاد مهماندوست و بازیکنانی مثل هادی ساعی یا یوسف کرمی و خیلی از بازیکنان و مربیان دیگری که تعدادشان کم نیست.
۱۱- بهترین تکواندو کار ایرانی و خارجی شما کیست؟
قطعا بهترین و پرافتخار ترین تکواندو کار و ورزشکار المپیکی ایران آقای هادی ساعی هستند که واقعا بعید است کسی به ایشان برسد، در خارج هم بازیکنان زیادی هستند مثل یکی از رقبای قدیمی آقای ساعی لوپز آمریکایی. یا میلاد بیگی بازیکن آذربایجان یا یکی از بازیکنان قدیمی تازگل ترکی یا دای هون لی کره ای بازیکنانی هستند که سبک مبارزه آن ها را دنبال می کنم.
۱۲-چند ساعت در روز برای مدال هایی که کسب کردید تمرین می کردید و چه سختیای متوجه این کار بود؟
ساعت تمرین بستگی به فصل مسابقات دارد، معمولا از چهار ماه قبل از مسابقات، اردو ها شروع می شد و رفته رفته تمرینات سنگین تر، مدت زمان آن هم تغییر می کرد، معمولا صبح ها و بعد از ظهر ها تمرین می کردیم، البته تمرین خیلی زیاد هم به بدن آسیب می زند که اساتید خودشان این موارد را کنترل می کردند. با دور شدن از مسابقات هم طبیعتا شدت تمرینات کمتر می شد، سختیهای زیادی بود، در ایام مدرسه، هوای بارانی، شب ها یا گرمای ظهر من باید تنهایی می رفتم و می آمدم و بعد از تمرین با خستگی خودم را برای مدرسه آماده کنم. ضمن اینکه اکثر مواقع فشار وزن کم کردن هم داشتم که همه این موارد واقعا به من فشار زیادی آوردند.
۱۳- پیشنهادتان به علاقه مندان این رشته چیست؟
پیشنهاد می کنم که اگر کسی دنبال موفقیت در تکواندو است باید ابتدا خانواده خود را به سمت آن ورزش بکشاند و خانواده از وی حمایت کنند، باید بهترین تربی را انتخاب کنند، باید برای موفقیتش هزینه کنند، یک بازیکن حرفه ای باید زندگی حرفه ای هم داشته باشد، غذا خوردن، حرف زدن و …
تمرین زیاد و متناسب که برعهده مربی است. کسی که این رشته را انتخاب می کند، باید تکواندو هم جزیی از برنامه های اصلیش باشد نه برنامه فرعی و تفریحی. البته تکواندو بخش های دیگری هم دارد.
۱۴- آیا پیشنهاد و انتقادی از هیئت تکوادو دارید؟
بسیاری از هم تیمی های من که قهرمانهای کشور و جهان بودند، متاسفانه تکواندو را در نوجوانی گذاشتند کنار، درحالی که بقیه استان ها تازه از نوجوانی شروع دوران قهرمانی شان است ولی اینجا برعکس است، در خصوص برازجان هم تعداد برازجانی ها در تیم های استان واقعا کم است، یک نفر نهایتا دو نفر، شاید هم اصلا انتخاب نشوند، برازجان استعداد های زیادی دارد که متاسفانه همه تلف می شوند.توی کشور چندین سال است که تیم های استان نتوانستند سکوی کشور بگیرند درحالی که همیشه بوشهر جزو تیم های خوب بوده ولی الان می بینیم که تیم می رود به مسابقه و یک مدال می گیرد آن هم با اما و اگر. تکواندو به سرعت درحال آپدیت شدن است و استان و شهرستان هم نباید از این جریان عقب بمانند. البته ما بازیکنان خیلی خوبی داریم اگر با آنها کار شود، آن زمان ها خود استادان فنی مثل استاد پولادی، بچه ها را در تیم استان کچ می کردند و تمرین می دادند ولی متاسفانه الان به نحوی مربی و استاد زیاد شده است که می یینید نتایج خوبی به همراه نداشته است، ولی همواره هیئت استان جزو بهترین هیئت ها بوده و امکاناتی به مراتب بیشتر از سایر هیئت ها در اختیار ورزشکارای خودش قرار می دهد.
۱۵- یک خاطره تلخ و یک خاطره شیرین از این رشته به خاطر دارید؟
خاطره شیرین که سال ۸۹ بود مسابقه قهرمانی کشور بازی نیمه نهایی با کرج مسابقه داشتم، آن سال خیلی تمرین کرده بودم و هزینه کرده بودم. داور، بازی را متوقف کرده بود و سه ثانیه مانده به پایان راند آخر و پایان بازی. من سه امتیاز عقب بودم. واقعا استرس داشتم، روی سکو صدام میزدند، مربیم داد می زد، می دیدم که بچه ها داد میزنند و یکی از بچه ها را دیدم گریه می کند.فقط می خواستم جبران کنم. میدانستم این مسابقه را ببازم از مدال خبری نیست. داور که خواست شروع کند یه یاحسین بلند گفتم، حمله کردم به حریف سه تا ضربه زدم با تمام وجودم که هر سه تاش امتیاز اومد یه ضربه صورت سه امتیاز و دو امتیاز تنه. دو امتیاز هم افتادم جلو و ثانیه بازی صفر شده بود واقعا خوشحال بودم بازی را بردم رفتم تا فینال، فینال با بازیکن مازندران که برنز المپیک هم دارد بازی را باختم و نقره گرفتم. جالب اینجاست همان بازیکنی که توی نیمه نهایی بردمش توی لیگ دو هفته بعدش باهم بازی کردیم و از وی باختم. خاطره بد هم که سال ۹۳ اولین سال حضور در بزرگسالان. برای تیم استان انتخاب شدم. همه بچه ها چندسال از من بزرگتر بودند و البته با تجربه تر. توی تمرینات با یکی از بچه ها دستم ضربه خورد.متورم شد و عکسی که گرفتم متوجه شدم استخون روی دستم شکسته است. می دانستم دستم را که گچ بگیرم خبری از مسابقه نیست. پس به هیچکس نگفتم و با دست شکسته و درد وحشتناکی که داشت رفتم مسابقه. آنجا هم ضربه خورد، همان دستم و دیگر کارش تموم شده بود. برگشتیم بوشهر دکتر گفت که دستت شکسته و خراب جوش خورده باید عمل شود و دستت را مجدد بشکنم و صاف کنم.خلاصه من چهارساعت در اتاق عمل بودم. به هوش که آمدم دیدم یه تیکه پین آهنی در دستم روی استخوانم است که استخونم صاف بگیرد. هیچوقت دردی که آن موقع کشیدم فراموش نمی کنم.
۱۶- صحبت پایانی شما.
اول می خواستم تشکر کنم از برادرم آقا هادی و پدر و مادر عزیزم که در همه مراحل چه تحصیل چه ورزش برای من سنگ تمام گذاشتند و تشکر می کنم از اساتید عزیزم. من حتی از استادم وسط بازی لیگ سیلی هم خوردم ولی همان سیلی باعث بردم شد و زحماتشان را فراموش نمی کنم، دوم اینکه موضوع خیلی خوبی که من به آن رسیدم این است که هیچکس در موفقیتت به آدم کمک نمی کند، گاها سنگ هم می اندازند؛ روح و روایت را هم بهم میریزند، به هر دلیلی پس باید انتظارات را به حداقل رساند و توجهی نکرد. در آخر هم آرزو می کنم هیچکس از بهترین نعمت که سلامتی است محروم نشود. با تشکر از شما
دیدگاه ها