ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« بهمن | فروردین » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
- ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت درج خبر:۴:۱۲
- بدون دیدگاه

به گزارش دشتستان بزرگ به نقل از روزنامه بامداد جنوب؛ فاطمه معتمدآریا یکی از بازیگران محبوب و دوستداشتنی است که مردم بهویژه دهه شصتیها از بازیهای ماندگار وی خاطرات بسیاری دارند. وی با ایفای نقش در فیلمهایی چون تحفهها، یاد و دیدار، ناصرالدینشاه آکتور سینما، مسافران، هنرپیشه، یکبار برای همیشه، همسر، روسری آبی، مرد عوضی، مهر مادری، کلاهقرمزی، یکی بود، یکی نبود، عینک دودی، عشق + ۲، دختر شیرینیفروش، کلاهقرمزی و سروناز، یک بوس کوچولو، زیر درخت هلو، صد سال به این سالها، خواب زمستانی، نیلوفر، اینجا بدون من، قصهها، یحیی سکوت نکرد، در سکوت، برف سرخ، آباجان و… توانسته ذائقه هر گونه مخاطبی را اقناع کند. بهطوری که امروز این بانوی هنرمند در سینما از طرفدران پر و پاقرصی برخوردار است. هرچند وی از جمله بازیگرانی است که در دولت پیش مورد بیمهری واقع شد اما معتمدآریا کوشید تا از این سالهای پر فراز و نشیب تجربیات گرانبهایی را بهدست آورد. این بازیگر توانمند تئاتر، تلویزیون و سینما کوشید هر نوع ژانری را در سینما و تئاتر تجربه کند اما در این میان، بیشتر شخصیتهایی توانست روح جستوجوگر و خلاق وی را آرام سازد که جزء قشر محروم و ضعیف جامعه بودند. فاطمه معتمدآریا با فرورفتن در قالب این شخصیتها تلاش کرد تا به بهترین شکل ممکن گوشههای پنهان و آشکار زندگی مادران و دختران محروم جامعه را ترسیم کند.
این بازیگر همچنین در کنار هنرمندان بزرگی نظیر ایرج طهماسب و حمید جبلی توانست در حوزه کودک و نوجوان نیز کارهای دیدنی و جذابی چون کلاهقرمزی و سرو ناز، دختر شیرینیفروش، زیر درخت هلو و… را به طرفداران خود هدیه کند. در اینجا لازم به ذکر است که این بازیگر نامآور سینما تاکنون چندین جایزه معتبر بینالمللی و ملی را در کارنامه هنری خود ثبت کرده است. همچنین فاطمه معتمدآریا در ۱۵ اسفندماه سال جاری موفق شد بهعنوان تنها بازیگر بانو به عضویت هیاترئیسه خانه سینما درآید. بدون شک حضور بازیگران باتجربه و صاحبسبکی چون وی در هیات مدیره خانه سینما میتواند کمک بزرگی به رشد سینمای ایران کند. چون سالهاست که دردها، چالشها و مشکلات این هنر را از نزدیک درک کرده است. در یکی از روزهایی که این بازیگر خوشرو و بسیار مهربان که به همت ادارهکل بنادر و کشتیرانی استان بوشهر برای اکران خصوصی فیلم «آباجان» به همراه بازیگرانی چون شبنم مقدمی، بهرام رادان و امیرحسین صدیقیان در شهر بوشهر به سر میبرد، فرصتی دست داد تا گفتوگوی صمیمانهای را با وی انجام بدهیم. این گفتوگو در محیطی بسیار آرام و پر از انرژی صورت گرفت و فاطمه معتمدآریا با طمانینه و آرامش به تکتک پرسشهای ما پاسخ گفت. شما را به خواندن این گفتوگو دعوت میکنم.
نظرتان در خصوص کسب اسکار اصغر فرهادی برای فیلم «فروشنده» در این شرایطی که جنگ و دشمنی همه جا را گرفته است، چیست؟ آیا این جایزه معتبر سینمایی به معرفی بیشتر سینمای ایران به جهان کمک میکند؟
فکر میکنم چون سینمای ایران به اندازه کافی به جهان معرفی شده است، اصغر فرهادی توانست اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را بگیرد اما در این میان مهمترین پیامی که این جایزه میتواند برای جهان داشته باشد، آن پیام صلح و دوستی و آرامشی است که در رفتار و کلام آقای فرهادی در مقابل این همه دشمنی، نابسامانی و نابخردی وجود دارد.
نظرتان در خصوص انتقادهایی که امسال از سوی سینماگران نسبت به آثار برگزیده جشنواره فیلم فجر صورت گرفت، چیست؟ آیا این اعتراضها بحق بود؟
در حقیقت در این زمینه نمیتوانم هیچ انتقادی را بپذیریم، برای اینکه وقتی یکی مجموعهای برای داوری و قضاوت کردن یک رویداد برگزیده میشوند، دارای یک خرد جمعی هستند و این خرد جمعی باعث میشود که یک سلیقه هم به همراه آن شکل بگیرد. بنابراین سلیقه داوران این دوره از جشنواره هم همین فیلمهایی بود که انتخاب کردند. همیشه همینگونه بوده است که در قضاوت کردن یک عده می بازند و یک عده میبرند. در اینجا نمیخواهم در خصوص اینکه درصد خطای این تیم داوری چقدر کم یا زیاد بوده، سخنی بگویم ولی میخوام بگویم این سلیقه مطلق آنها بوده است و اگر کسی هم اعتراضی داشته، بایستی به این تیم اعتراض میکرد نه به انتخابهایشان.
آیا سینما ایران مسیر روبه رشدی را در پیش گرفته است؟
اگر نگاه کنید در ۸ یا ۹ سال گذشته سینما ما دوران طولانی افول را طی کرده است و عموما فیلمها و سناریوهایی که به تصویب رسیده بودند، قابل مقایسه با گذشته خود نیستند. مردم ما بیش از هر هنری سینما را میشناسند و سینمارو هستند. در حقیقت آنها بهترین منتقدان سینما بهشمار میروند و فیلمهایی که تولید شدند در حد سطح تفکرات مردم ما نبود، چراکه مردم ما خیلی بیشتر و بالاتر از آن چیزی که در اختیارشان گذاشته شده، فکر میکنند و دوست دارند باشند. بنابراین بدترین اتفاقی که میتواند برای یک کار فرهنگی روی دهد، این است که به آن بعد سیاسی بدهیم. متاسفانه ما آمدیم به هر حرکت فرهنگیمان بعد سیاسی دادیم و این مساله باعث شد که کار فرهنگی ما افول کند و غافل از اینکه تنها کار فرهنگی است که همیشه ماندگار میماند، بهعنوان نمونه ما هیچگاه نمیتوانیم به میکل آنژ از بعد سیاسی نگاه کنیم یا به حافظ یا سعدی نگاهی سیاسی داشته باشیم، هر چند اینها در دوره خود تحت فشارهای سیاسی و روانی بودند اما رمز ماندگاری آنها فرهنگ و هنر آنها بود نه سیاست. بنابراین ما در دورهای مسائل فرهنگی خود را در حد سیاست پایین آوردیم و سینما هم یکی از کارهای فرهنگی بود که به این دلیل ضربه خورد اما خوشبختانه داریم این دوره زوال را طی میکنیم و به سمت جلو پیش میرویم. در واقع داریم تلاش میکنیم که بعد سیاسی را از فرهنگ بگیریم.
نظرتان در خصوص نسل جدید و کارگردانان جوانی که وارد سینما شدند، چیست؟
اگر شما توجه کنید متوجه میشوید که نسل من نسلی بود که به گذشته و دانش پیشین خود خیلی تکیه میکرد، بهره میگرفت و جلو میرفت. در واقع نسل من همچون سختتنان پیش رفتند و با همه فراز و نشیبهایی که در جامعه بود، باز سر اعتقادات فرهنگی و استاندارهای فکری خود در سینما باقی میماندند ولی نسل جوان این مقاومتی را که در ما وجود داشت، ندارد. آنها خیلی عجول هستند و میخواهند به همه چیز خیلی سریع برسند. باید خیلی مواظب باشند، چون ممکن است در این مسیر یک چیزهایی را از دست بدهند، بنابراین اگر میخواهند به یک پیشرفت بهتری دست بیابند، به آنها توصیه میکنم در مسائل بیشتر تامل و تعمق کنند.
شما در حال حاضر بیشتر دوست دارید که با کارگردانان نسل پیش همکاری داشته باشید یا نسل جدید؟
در واقع من به کارگردانان بهصورت نسلی نگاه نمیکنم، بلکه بیشتر به این نگاه میکنم که کجا میتوانم یک کار فرهنگی عمیقتری را انجام بدهم و به سینما نزدیکتر بشوم. من بسیار بسیار به مدرنیته علاقهمند هستم و دوست دارم کارهایی را که در آن نوآوری است، بیشتر تجربه کنم حال اگر این کارها از نسل جدید باشد که با کمال میل با آنها همکاری میکنم و اگر هم اثر کارگردانان همنسل خودم باشد با شوق استقبال میکنم. ناگفته نماند در سالهای اخیر کارهایی را که در آنها به ایفای نقش پرداختهام، بیشتر متعلق به کارگردانان جوان و نسل جدید بوده است.
چرا در سالهای اخیر نسبت به گذشته کمکارتر شدهاید؟
علت اصلی کمکاری من در این سالها سناریوهایی است که در واقع با سلیقه من نمیخواند و هماهنگ نبود. ما هشت سال دوران پرتلاطمی را از نظر فرهنگی ورای شرایط و مسائل اقتصادی گذراندیم. من در این سالها تلاش کرد تا سوار بر هیچ موجی نشوم و تعادل خودم را در این شرایط حفظ کنم. طبیعتا بهدلیل این شرایط که بر وفق مراد نبود، سعی کردم فقط سکوت کنم. الان هم سه یا چهار سالی است که دارم کار میکنم، البته تلویزیون هنوز با اسم من و برخی از همکارانم با فراز و نشیب برخورد میکند ولی در سینما فعال هستم و سالی یکی دو تا فیلم دارم.
بیشتر دوست دارید ایفاگر کدام شخصیتها باشید؟
از آنجایی که فکر میکنم قشر محروم جامعه از نظر روحی و روانی به کمک من بیشتر نیاز دارند، برای اینکه حمایت شوند، ترجیح میدهم همیشه نقش افراد محرومتر جامعه را بازی کنم و هیچ عمدی هم در این کار نیست. ضمن اینکه از یک جایی نمیتوانید بهدلیل ممنوعیتها و یکسری خط قرمزهایی که در پوشش، رفتار و گفتار یک طبقه اجتماع وجود دارد، شکل واقعی آن را ترسیم کنید. در واقع من از جمله بازیگرانی هستم که اصلا دلم نمیخواهد در تصنع یا جعل یک چیزی مشارکت داشته باشم، بنابراین ترجیح میدهم با شخصیتهایی برخورد کنم که نشان دادن مسائل، دردها، شکل ظاهری، رفتار و پوششان راحتتر و واقعیتر باشد.
نظرتان در خصوص نقش «آباجان» که به تازگی ایفاگر آن بودید، چیست؟ آیا مخاطب میتواند با این نقش ارتباط برقرار کند؟
«آباجان» جزء شخصیتهایی است که برای خود من بسیار جذاب بود، چون نقش مادری است که ضمن باور نکردن مصیبهای موجود دوران جنگ، مقاومت و آرامش خاصی در وجودش جریان دارد که این مساله برای من بسیار جالب بود و فکر میکنم نقشی است که میتواند بهخوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند.
از اینکه از سوی ادارهکل بنادر و کشتیرانی استان بوشهر، مجموعهای که در واقع عمده فعالیتش مربوط به دریا و تجارت است، به بوشهر دعوت شدهاید، چه نظری دارید؟ و حمایتهای اینگونه ارگانها را از فرهنگ و هنر چگونه ارزیابی میکنید؟
خرسند هستم که میزبان من مجموعهای است که در کنار سازندگی و کارهای صنعتی، فنی و علمی به بخش فرهنگ هم بهصورت ویژه نگاه میکند؛ این یعنی اوج تمدن. وقتی که شما شرکتها و مراکز غیرفرهنگی را میبینید که دارند کار فرهنگی انجام می دهند، پس مطمئن باشید که تمدن در آن منطقه دارد خودش را بالا میکشد، چون رشد فرهنگ نهتنها به اهالی فرهنگ بلکه به یک جامعه کمک میکند که به تبع آن بتواند از افتخارات صنعتی و علمی بهره ببرد. در واقع مردم با فرهنگ یاد میگیرند که چگونه متمدن شوند. این تمدن به اقتصاد و صنعت آن جامعه هم خیلی کمک میکند. بوشهر که خود یک قطب فرهنگی است و طبیعتا ادارهکل بنادر و کشتیرانی استان بوشهر هم از این خاصیت بیبهره نیست و در مجموعهای قرار میگیرد که پر از شعور و فرهنگ است.
بوشهر و مردم آن را چگونه دیدید؟
[با اشاره به پنجرهای که رو به دریا بود، گفت] همین منظرهای که از این پنجره میبینم، برایم گوشهای از بهشت است. خوشبختانه ما در فصلی به بوشهر آمدهایم که هوا و فضای آن مثل بهشت است. همانطور که مردم اینجا هم فرشتهگونه و انسانهای بسیار فهیم و بافضیلتی هستند. این رطوبت هوا طبع مردم اینجا را ملایم و این آفتاب خیلی شدید هم آنها را کوشا و پر از قدرت زندگی و لطافت کرده است. در واقع بخشی از افتخارات ادبی کشور مدیون بزرگانی است که از بوشهر برخاستهاند. به اعتقاد من یک نوع تفکر و سلیقه در بوشهر وجود دارد که شاید یکی از بهترین خطوط فکری و فرهنگی است و کشور میتواند به آن تکیه کند.
آیا امکان دارد بار دیگر با مجموعه کلاه قرمزی همکاری کنید و آخرین کاری که تازه به پایان رساندید، کدام است؟
در مجموعه تلویزیونی کلاهقرمزی بهدلیل قواعد خاصی که آقای طهماسب، جبلی و تهیهکننده کار دارند، هیچوقت همکاری نداشتهام اما در سینما اگر سناریویی داشته باشند که در آن بتوانم ایفاگر نقش مادر کلاهقرمزی یا یکی از آشناهای وی باشم، با کمال میل میپذیرم. تازهترین اثری هم که بهتازگی در آن بازی کردم و فیلمبرداریاش در رامسر به پایان رسیده است، فیلم «دل دیوانه» به کارگردانی آقای فرمانآراست که فیلمی بسیار لطیف و انسانی است.
گفتگو: الهام بهروزی- بامداد جنوب
دیدگاه ها