دشتستان بزرگ- ساناز صالحی: اضطراب ترس و دلهره ای است نسبت به اتفاقی که می خواهد در آینده رخ دهد.

یعنی افراد یک نوع پیش بینی منفی ناشی از تفکرات غیرمنطقی نسبت به آن کاری دارند که قرار است در آینده انجام دهند. که معمولا ناشی از عدم خودکفایتی و عدم خودباوری نسبت به توانمندی های خود می باشد. افراد احساس می کنند که نمی توانند از پس آن کار برآیند و همین تفکرات ناسازگار موجب اختلال در عملکرد فرد می شود.
مثال: فردی که قرار است در یک همایش بزرگی کنفرانس بدهد، دلشوره ای ناشی از ناتوانی در ارائه کنفرانس دارد. یا فردی که کنکور دارد، می ترسد که آزمون سخت باشد و قبول نشود. یا کسی که مسابقه فوتبال دارد و ترس از شکست دارد.

ولی استرس یک نوع تنش و فشاری است که در نتیجه یک تغییر صورت گرفته است و فرد هنوز نتوانسته با محیط سازگاری پیدا کند. استرس نتیجه تغییر می باشد مثل اینکه کسی از خانه اش مهاجرت کرده و هنوز خانه جدیدی نساخته یا پیدا نکرده و خانه قبلی هم تخریب شده است. به اصطلاح "یک پا در هواست".
مثال: کسی که پدرش از کار بیکار شده است، کسی که نوزداش متولد شده است، کسی که ازدواج کرده است، کسی که کنکور قبول شده و باید از خانواده اش جدا شود و به استان دیگری برود، کسی که می خواهد به سربازی برود، کسی که پدرش فوت کرده باشد.

وجه اشتراک همه این موارد تغییر در زندگی می باشد، حال چه تغییر مثبت و چه منفی!

پس اضطراب ترس و دلشوره نسبت به اتفاقی در آینده است ولی استرس فشار ناشی از تغییر محیط و تلاش برای سازگاری است.