ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« شهریور | آبان » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- ۰۷ مهر ۱۳۹۹ ساعت درج خبر:۱۶:۳۸
- ۴ دیدگاه

بنام خداوند اندیشه
بنده، احسان مظاهری (دبیر فلسفه و منطق شهر برازجان) وظیفه خود دیدم جهت روشن نمودن ذهن مخاطبان پایگاه خبری شما مطلبی را به استحضار برسانم. این مطلب پاسخی است به یکی از مطالبی که پیشتر منتشر نموده اید؛ مبنی بر اینکه برخی والدین دانش آموزان از برخی معلمان به اداره آموزش و پرورش شکایت برده اند.
۱٫ رئیس اداره آموزش و پرورش می بایست پیش از هر چیزی، ردی از صحت و درستی را در بخشنامه های اداری پیگیری کند که متاسفانه معلمان و مدیران و معاونان و دانش آموزان بسیاری را با تصمیم های شتابزده و غیرمنطقی به سردرگمی کشانده است. شرح قصه این است که ما معلمان از صبح ساعت هفت به مدرسه می رویم و درحالیکه در بعضی مدارس هیچ دانش آموزی حضور ندارد، مجبوریم تا ساعت ده و نیم در کلاس بمانیم و به تنهایی در و دیوار و نیمکت ها را نظاره کنیم. آیا این رفتاری تحقیرآمیز و برده وار نیست که اداره به معلمان روا داشته است؟! (داستایوفسکی می فرماید : اگر بخواهند انسانی را نابود و حقیر سازند و او را چنان به مجازات برسانند که سنگدل ترین و مشهورترین راهزنان نیز در برابر آن از ترس به لرزه افتد، کافی است که کاری کاملا پوچ و بیفایده به او واگذار کنند.) آیا نشستن در کلاس های خالی کاری پوچ و بیفایده و عبث نیست؟! بعضی کلاس های دیگر هم با تعداد ۱۰ تا ۱۵ نفر دانش آموز تشکیل می شود و سوال اینجاست که درحالیکه تمام ادارات برای حفاظت از سلامت پرسنل خود بین آنها و ارباب رجوع پلاستیک نصب می کنند یا اجازه ورود به داخل اتاق را به آنها نمی دهند ( حتی خود اداره آموزش و پرورش هم از این قاعده مستثنی نیست) چرا معلمان را بدون هیچ حفاظی به کلاسی می فرستند که تعداد زیادی دانش آموز با بازیگوشی می توانند سلامت خودشان و معلمشان را به خطر بیاندازند؟! گویا نگرانی آموزش و پرورش فقط برای دانش آموزان است و هیچ دغدغه ای جهت ابتلا یا مرگ معلمان وجود ندارد. ایضا این هم نگاهی تحقیرآمیز است به معلمان!
پس از کلاس حضوری نیز باید با انرژی از دست رفته به خانه بازگردیم و کلاس های آنلاین را تا ساعت یک و نیم برای دانش آموزان بصورت غیرحضوری برگزار کنیم؛ چون مسئولان امر، هیچ تمهیدی جهت مهیا ساختن وسائل آموزشی در مدارس نیاندیشیده اند.
۲٫ رئیس اداره می بایست قدردان معلمان باشد که از کامپیوتر و تلفن همراه و اینترنت که وسائل شخصی او محسوب می شوند هزینه می کند و مطالب درسی را حتی خارج از ساعات کاری برای دانش آموزان تدارک می بیند، نه آنکه پس از استثماری که می کنند و رمقی که از ما می گیرند تازه سیل کنایه ها و تهدیدهایشان را نیز به سمت مان روانه کنند. ایشان فرموده اند «شورای مدارس شیوه آموزشی را به طور موقت مشخص کرده است». صحت این گفته را حداقل در مدارسی که بنده به تدریس مشغولم نمی توان تایید کرد چون اکثر همکاران شیوه آموزشی کنونی را منطقی نمی دانند؛ بنابراین شیوه آموزشی موجود نه تصمیم شورای مدارس بلکه تصمیم خود اداره آموزش و پرورش است. مسئولان ادارات می بایست مدافع دانش آموزان و معلمان و معاونان و مدیران مدارس باشند، نه مدافع بخشنامه های وزارت خانه ای که برای مثال از گرمای استان و عدم امکان تهویه هوا در مدارس اطلاعی ندارد.
۳٫اکثر همکاران فرهنگی اعم از مدیر و معاون و معلم، به دلیل نگرانی به فرزندان و برادران و خواهران خود اجازه نداده اند که در مدرسه حضور یابند، پس اگر به دانش آموزان خود هم همان توصیه ای را می کنند که به فرزندان خود داشته اند، آیا این توصیه توصیه ای اخلاقی نیست؟ اگر معلمان بیش از مقامات اداری (که از چند و چون کار مدارس به شدت بی خبرند یا گویی نقش بی خبران را بازی می کنند!) نگران جان و احوال فرزندان نوجوان مردم هستند، می بایست مورد پیگیری قرار بگیرند؟
۴٫ رئیسان ادارات شهرستان ها و ادارات کل می بایست پیش از پیگیری باصطلاح کم کاری دبیران و مدیران، موانع آموزش را پیگیری کنند. موانعی که به دلیل ناتوانی خود رئیسان مغفول و عقیم مانده را نباید ایرادی بر معلمان بشمارند. کمتر از یک ماه از شروع سال تحصیلی می گذرد اما برنامه شاد کماکان بخش بزرگی از جامعه فرهنگی اعم از معلمان و دانش آموزان را پوشش نداده است. کلاس های لایو یا پخش زنده گاهی قابل برگزاری نیست و گاهی نیز با قطع و وصلی بسیار زیاد و بیش از حد، هم معلمان و هم دانش آموزان را دچار ملال و خستگی می کند. کتاب های درسی که تغییرات فراوانی هم داشته اند هنوز برای معلمان قابل فروش نیست. شگفتا که ما معلمان می بایست درس هایی را که مطالبش را نمی دانیم و کتابش را به ما نمی فروشنده به دانش آموزان بیاموزیم! اگر پیگیری باید صورت بگیرد، پیگیری این بی نظمی هاست.
۵٫ شایسته تذکر و یادآوری است که بنده و سایر همکاران فرهنگی علاوه بر زمان آموزش رسمی تا شب و حتی گاهی تا نیمه شب مشغول پاسخ های تلفنی، صوتی یا نوشتاری به دانش آموزان می شویم، چنانکه ساعات استراحت و تغذیه و در کل سبک زندگی ما آسیب دیده است؛ و این رفتار نه به دلیل بخشنامه های الزام آور و پیگیری اداره بلکه از سر دغدغه مندی خود فرهنگیان است.
۶٫ همچنین برخی والدین گمان می کنند با رعایت پروتکل های بهداشتی ، دست این بیماری سخت از جان فرزندان شان کوتاه می ماند اما این اشتباه بزرگی است چون وضعیت مدارس را ما کارکنان مدارس بیش از هرکسی مشاهده و لمس می کنیم. دانش آموزان آنچنان که باید قوانین را جدی نمی گیرند و حتی با شوخی و بازیگوشی هایشان برای ترساندن یکدیگر ناخودآگاه خطر انتقال این بیماری را سرعت می بخشند. همچنین، کلاس ها در این هوای گرم استان ما امکان تهویه مناسب ندارد و درصورت بازگذاشتن در و پنجره ها، اولین معترضان خود دانش آموزان هستند. همچنین به دلیل تنفس در هوای گرم و درحالیکه ماسک هم راه تنفس را محدود می کند و همچنین با توجه باینکه شغل معلمان با حرف زدن و توضیح دادن پیوسته سروکار دارد، مشاهده شده که همکاران و دانش آموزان گاهی در حین تدریس دچار ضعف بدنی ناگهانی می شوند. نمی توان صرفا به قضاوت ناقص برخی والدین که خود در مدرسه حضور نداشته و شرایط واقعی مدارس را لمس نکرده اند به دیده ی حقیقت نگریست. برای مثال، در مطلب منتشر شده، یکی از والدین اظهار داشته که « دو سه روز در هفته و آن هم یکی دو ساعت تدریس برای معلم سخت است؟!» این جمله دقیقا شاهدی بر بی خبری برخی والدین بر شرایط آموزشی است که نمی دانند معلمان هر روز هفته و روزانه از ساعت ۷ونیم تا ۱ و نیم به تدریس می پردازند و این دانش آموزان هستند که به اختیار خود روزانه فقط دو ساعت (حضوری یا غیرحضوری) مورد آموزش قرار می گیرند.
در آخر بنده به عنوان معلمی کوچک در جامعه بزرگ فرهنگیان که هیچ سخنی خارج از دایره وجدان و اخلاق برایم پذیرفته نیست، بی هیچ پروا و واهمه ای حق را به معلمانی می دهم که به دانش آموزان شان گفته بودند مدارس مهیای حضورشان نیست.
درود بر جناب مظاهری
بسیار دقیق و سنجیده .. جایی برای حرف بیشتر نمی مونه.👌
سلام جناب مظاهری، خدایتان حفظ کناد با همه زحماتتون
جناب مظاهری بسیار روان واقعیت ها را برشمردین ولی کو گوش شنوای مسئولین معلم به عالمی همیشه بدهکار بوده
احسنت بر آقای مظاهری .واقعا همینطوره.