ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« مرداد | مهر » | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت درج خبر:۲۱:۱۴
- بدون دیدگاه

دشتستان بزرگ- هادی پاپری: اگر دو سند مالکیت، جزئا” یا کلا” از حیث اصل ملکی که موضوع آنهاست یا از حیث حدود ملک یا حقوق ارتفاقی با هم تعارض داشته باشند و این تعارض با رأی هیات نظارت موضوع ماده ۶ قانون ثبت احراز شود، سند مالکیتی که ثبت آن نسبت به دیگری مؤخر است سند مالکیت معارض تلقی میشود. به عبارت دیگر در مورد تعارض میان اسناد مالکیت، مطابق فرض اولیه قانون که در بند ۱ ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض مصوب ۱۳۳۳ بیان شده است، سندی که زودتر ثبت شده باشد تا زمانی که به موجب حکم نهایی دادگاه ابطال نشده باشد، علی الاصول معتبر تلقی میشود و سندی که پس از آن ثبت شده است، سند مالکیت ثبت مؤخر نامیده می شود و تا زمانی که حکم نهایی از دادگاه به صحت آن صادر نشده باشد، نامتعبر دانسته میشود.
وظیفه اداره ثبت در مورد اسناد مالکیت معارض چیست؟
ادارات ثبت محل وقوع ملک موظف هستند به محض اطلاع از وجود اسناد مالکیت معارض مشخصات آنها را به موجب بخشنامه ای به دفاتر اسناد رسمی حوزه تابعه خود ابلاغ نمایند. همچنین باید گزارش کامل و جامعی را به طور روشن و بدون ابهام به هیات نظارت ارسال نمایند. پس از احراز مراتب تعارض اسناد از طرف هیات نظارت (یا حسب مورد شورای عالی ثبت) اداره ثبت باید مراتب را کتبا” به دارنده سند مالکیت موخرالصدور که سند معارض محسوب میشود ابلاغ و به مشارالیه اخطار نماید که ظرف حداکثر دو ماه به دادگاه صالح محل وقوع ملک مراجعه و اقامه دعوا کند و گواهی اقامه دعوا را به اداره ثبت محل تسلیم و رسید اخذ نماید.
دارنده سند مزبور چه دعوایی را باید اقامه کند؟
حسب مورد دعوای ابطال کلی یا جزئی سند مالکیت ثبت مقدم الصدور و بالتبع صحت سند مالکیت خودش که ثبت موخر بوده قابل طرح است. مطابق تبصره ماده ۵ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض دادگاه بعد از رسیدگی های لازم هر یک از دو سند متعارض را که تشخیص دهد جریان ثبتی آن بر طبق مقررات صحیحا” انجام شده است مشخص می کند و حکم به ابطال سند مالکیت دیگر خواهد داد. این بدین معناست که دادگاه در رسیدگی به چنین دعوایی اصولا” مأخوذ به خواسته مصرح در دادخواست که ابطال سند ثبت مقدم است، نیست و آن سندی را که جریان ثبتی آن را صحیح تشخیص دهد تعیین و سند دیگر را که جریان ثبتی آن را صحیح تشخیص نداده است اعم از اینکه سند ثبت مقدم یا ثبت موخر باشد ابطال می کند. به عبارت دیگر اینکه دارنده سند ثبت موخر دعوای ابطال سند ثبت مقدم را طرح میکند، اما ممکن است نتیجه دعوا ابطال سند خودش باشد. چنین ترتیبی جزء استثنائات بر قاعده ای است در آیین دادرسی مدنی که مطابق آن دادگاه محدود و مأخوذ به خواسته مندرج در دادخواست است. مطابق این قاعده که در ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی انعکاس یافته است، در مانحن فیه دادگاه یا باید حکم به ابطال سند ثبت مقدم بدهد یا حکم به رد دعوای ابطال؛ با توجه به مفاد تبصره ماده ۵ در اینجا دادگاه مکلف است در هر حال یکی از دو سند مالکیت را ابطال کند اگرچه آن سند مالکیت متعلق به خواهان باشد و دعوای ابطال آن طرح نشده باشد.
تکلیف دارندهٔ سند مالکیت معارض چیست؟
تکلیف دارنده سند معارض این است که برای تعیین تکلیف اسناد مالکیت معارض، مبادرت به طرح دعوای ابطال سند مالکیت در دادگاه کند. از طرف دیگر تا تعیین تکلیف سند ثبت مقدم، دارنده سند معارض حق انجام معامله نسبت به مورد سند مالکیت خود را ندارد و اگر چنین معامله ای انجام دهد، هم دارنده سند و هم سردفتر مشمول مجازات موضوع ماده ۶ لایحه قانونی سال ۱۳۳۳ خواهند شد. سردفتر به انفصال ابد از شغل سردفتری محکوم خواهد شد. البته باید توجه داشت که دارنده سند معارض میتواند حقوق متصوره خودش را منتقل کند.
آیا دارنده سند ثبت مقدم هم همین تکالیف را دارد؟
خیر – تکلیف طرح دعوا خاص دارنده سند مالکیت ثبت موخر است؛ اگرچه دارنده سند ثبت مقدم هم در استفاده از سند خود دشواریهایی خواهد داشت از جمله اینکه هر چند وی میتواند ملک خود را معامله کند، دفاتر اسناد رسمی مکلفند در متن سند قید کنند که نسبت به مورد معامله سند معارض وجود دارد. از طرف دیگر تا زمانی هم که تکلیف سند معارض طبق حکم نهایی دادگاه مشخص نشود به خریدار و خریداران بعدی سند مالکیت جدید داده نمیشود. از این رو، اگر دارنده سند معارض یعنی سند ثبت موخر مبادرت به طرح دعوا نکند، دارنده سند ثبت مقدم ناچار از طرح دعوای ابطال خواهد بود تا هم تکلیف تعارض اسناد تعیین شود و هم بتواند به آسانی ملک خود را مورد معامله قرار دهد و در صورت لزوم برای خریدار هم سند جدید صادر شود.
کدام مراجع صلاحیت رسیدگی دارند؟
مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای دارنده سند مالکیت معارض، دادگاه حقوقی محل وقوع ملک متنازع فیه است.
مبحث سند مالکیت معارض با مبحث معاملات معارض متفاوت است و نباید این دو را با هم ادغام کرد، هر چند که تعارض در اسناد مالکیت خواه ناخواه منجر به نوعی از معاملات معارض هم خواهد شد. راه جلوگیری از معاملات معارض، صادر نکردن اسناد مالکیت معارض یا تعیین تکلیف هر چه سریعتر آنهاست. منع دارنده سند معارض از معامله نسبت به مورد سند که به آن اشاره کردم و همین طور قید وجود سند معارض در سند انتقال توسط دفاتر اسناد رسمی هم به منظور جلوگیری از چنین معاملاتی پیش بینی شده است.
تبیین و تحلیل معامله معارض:
قانونگذار در ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک چنین بیان می دارد هر کس به موجب سند رسمی یا عادی نسبت به عین یا منفعت مالی اعم از منقول یا غیرمنقول، حقی به شخص یا اشخاصی داده و بعد نسبت به همان عین یا منفعت به موجب سند رسمی معامله یا تعهدی معارض با حق مزبور کند به زندان از ۳ تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد.
موضوع جرم مورد نظر میتواند مال منقول یا غیرمنقول اعم از عین یا منفعت آن باشد بدین صورت که ابتدا کسی به موجب یک سند عادی یا رسمی حقی را نسبت به مال منقول یا غیرمنقول خود به دیگری واگذار نموده و دوباره نسبت به همان مال معامله یا تعهدی معارض با حق مزبور کند.
مال مورد بحث در ماده ۱۱۷ قانون ثبت باید حتما” متعلق به خود مرتکب جرم باشد در غیر این صورت از شمول ماده ۱۱۷ قانون ثبت خارج و مشمول عناوین مجرمانه دیگری مثل کلاهبرداری یا انتقال مال غیر می گردد. در این خصوص شعبه دوم دیوان عالی کشور در یکی از آرای خود در مورد ماده ۱۱۷ قانون ثبت چنین اشعار داشته: چون ماده ۱۱۷ قانون ثبت شامل مواردی است که متهم قبلا”ملکی را به موجب سند رسمی معامله کرده و بعد همان را با سند رسمی دیگری به دیگری انتقال دهد بنابراین اگر با علم به اینکه ملک مال غیر بوده آن را با سند رسمی به دیگری بفروشد مشمول آن ماده نمیشود و با ماده ۸ قانون انتقال مال غیر مصوب سال۱۳۰۸ منطبق است.
این جرم در ماده ۱۱۷ قانون ثبت مربوط به اسناد است و در صورتی که هر دو عمل حقوقی یاد شده در ماده با سند انجام گرفته باشد حسب اینکه سند رسمی است یا عادی چهار حالت قابل تصور خواهد بود در ذیل به آن اشاره میشود:
حالت اول: هر دو عمل حقوقی با سند رسمی انجام شده باشد.
حالت دوم: هر دو عمل حقوقی با سند عادی انجام شده باشد.
حالت سوم: اولین عمل حقوقی با سند رسمی و دومین عمل حقوقی با سند عادی صورت گرفته باشد.
حالت چهارم: اولین عمل حقوقی با سند عادی و دومین عمل حقوقی به وسیله سند رسمی صورت گرفته باشد.
از چهار حالت فوقالذکر حالتهای دوم و سوم از شمول ماده ۱۱۷ قانون ثبت خارج و حالت اول و چهارم مشمول ماده مورد بحث است.
در حالت چهارم اعلام این نکته لازم است که سند عادی عنوان شده باید قابل تعارض به سند رسمی را داشته باشد به عبارت دیگر سند عادی باید قابل ترتیب اثر باشد. یا ملکی که طبق اعلام دادگستری معاملات مربوط به آن باید با سند رسمی باشد، دیگر سند عادی یا رای تعارض با سند را ندانسته و از شمول ماده مورد بحث خارج است. در این خصوص میتوان به رای وحدت رویه شماره ۴۳ مورخ ۱۳۵۱/۰۸/۱۰ دیوان عالی کشور اشاره کرد که مقرر میدارد نظر به اینکه شرط تحقیق بزه مشمول ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک قابلیت تعارض دو معامله یا تعهد نسبت به یک مال است و در نقاطی که ثبت رسمی اسناد مربوط به عقود و معاملات اموال غیرمنقول به موجب بند اول ماده ۴۷ قانون ثبت اجباری باشد. سند عادی راجع به معامله آن اموال طبق ماده ۴۸ همان قانون در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نشده و قابلیت تعارض با سند رسمی را نخواهند داشت، بنابراین چنانچه کسی در این قبیل نقاط با وجود اجباری بودن ثبت رسمی اسناد قبلا” معاملهای نسبت به مال غیرمنقول به وسیله سند عادی انجام دهد و سپس به موجب سند رسمی معاملهای معارض با معامله اول در مورد همان مال واقع سازد عمل او از مصادیق ۱۱۷ قانون ثبت اسناد نخواهد بود.
نکات کاربردى سند رسمی:
۱ ـ سند رسمی درباره طرفین، وراث و قائم مقام آنها نافذ و معتبر است (ماده ۱۲۹۰ قانون مدنی)
۲- تاریخ سند رسمی معتبر است حتی بر علیه ثالث (ماده ۱۳۰۵ قانون مدنی)
۳- انکار نسبت به مندرجات سند رسمی راجع به اخذ وجه یا مال یا تعهد به تأدیه وجه یا تسلیم مال مسموع نیست (ماده ۱۲۹۲ قانون مدنی و ماده ۷۰ قانون ثبت اسناد)
۴- صرفاً و فقط سند رسمی است که به نقل و انتقال حق کسب و پیشه از مستأجر سابق به مستأجر جدید اعتبار میبخشد (تبصره ۲ ماده ۱۹ قانون مؤجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶)
۵- نقل و انتقال سهم الشرکه در شرکتها با مسئولیت محدود به عمل نمیآید، مگر با سند رسمی (ماده ۱۰۳ قانون تجارت)
۶- مدلول تمامی اسناد رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقول بدون احتیاج به حکمی از محاکم لازم الاجراست، مگر در مورد تسلیم عین منقولی که شخص ثالثی متصرف و مدعی مالکیت آن باشد (ماده ۹۲ قانون ثبت اسناد)
۷- تمام اسناد رسمی راجع به معاملات املاک ثبت شده مستقلا” و بدون مراجعه به محاکم لازم الاجراست (ماده ۹۳ قانون ثبت اسناد)
۸- مبلغ اجاره مقید در سند رسمی به عنوان ماخذ وصول مالیات مستغلات معتبر و ملاک عمل اداره امور مالیاتی به عنوان مبنای وصول مالیات است (ماده ۵۴ قانون مالیاتهای مستقیم)
۹- الزام به ایفای تعهدات در سند رسمی از جمله پرداخت بدهی در سر رسید وصول مطالبات و یا تخلیه اماکن استیجاری اعم از مسکونی و تجاری (باسندرسمی) از طریق صدور اجرائیه از طریق دفترخانه تنظیم کننده سند و واحد اجرای ثبت حسب مورد ممکن و نیاز به دادرسی ندارد (بند الف ماده یک آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی مصوب ۱۳۸۷/۰۶/۱۱ و بند الف ماده ۲ همان آئین نامه)
۱۰- وجود فردی متخصص، معتمد، متعهد و متبحر به عنوان سردفتر نیز به عنوان کاتبین بالعدل و تنظیم کننده سند از مزایای سند رسمی محسوب می گردد.
۱۱- سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است تمامی محتویات و امضاهای مندرجه در آن معتبر است، مگر اینکه مجعولیت آن سند ثابت شود. (ماده ۷۰ قانون ثبت اسناد)
۱۲- امکان دریافت رونوشت مصدق اسناد رسمی در صورت فقدان اصل اسناد از دفترخانه ممکن است و درصورت تصدیق مطابقت آن با ثبت دفتر به منزله اصل سند خواهدبود. (ماده ۷۴ قانون ثبت اسناد)
۱۳- در صورتی که درخواست تأمین خواسته از دادگاه مستند به سند رسمی باشد، دادگاه مکلف به قبول درخواست است (بند الف ماده ۱۰۸ قانون آیین ودادر سی مدنی)
۱۴- در مواردی که دعاوی مستند ببه سند رسمی باشد، خوانده نمیتواند برای تأمین خسارات احتمالی خود درخواست تأمین کند (ماده ۱۱۰ قانون آیین دادرسی مدنی)
۱۵- هزینه تنظیم اسناد رسمی به مراتب کمتر از سند عادی است.
۱۶- امکان وقوع معاملات معارض در معاملات با سند رسمی به مراتب کمتر است.
۱۷- با تنظیم سند رسمی در خصوص پیش فروش ساختمان متعاملین و واسطه آنها مشمول مجازاتهای حقوقی و کیفری مقرر در قانون نخواهد شد (قانون پیش فروش ساختمان)
۱۸- ترویج تنظیم سند رسمی نقش عمدهای در قضا زدایی خواهد داشت.
۱۹ ـ پذیرفته شدن اسناد رسمی در مورد عقود و معاملات املاک ثبت شده (دردفتراملاک) و نیز عقود و معاملات در مورد املاک ثبت نشده و نیز صلح نامه وهبه نامه در محاکم و ادارات دولتی (مواد ۴۶، ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد)
۲۰- عدم اعتبار دادن به اسناد ثبت شده از طرف قضات و مأموران دیگر دولتی موجب مجازات و تعقیب انتطامی قضات و مأموران دولتی خواهدشد (ماده ۷۳ قانون ثبت اسناد)
ابطال و اصلاح سند مالکیت یکی از موارد شایع در حقوق ثبت است. در حقیقت، همیشه اصل بر اعتبار اسناد مالکیت است اما عللی نیز وجود دارند که این اعتبار را دچار خدشه میکند و موجبات ابطال یا اصلاح سند مالکیت را فراهم میآورند.
اما به راستی در خصوص این موضوع، پرسشهایی مطرح میشود، مبنی بر اینکه ابطال و اصلاح سند مالکیت چگونه انجام میشود؟ برای ابطال یا اصلاح سند مالکیت به کجا باید مراجعه کنیم؟ و نیز اینکه چه مواردی شامل ابطال یا اصلاح سند مالکیت میشود؟
همیشه اصل بر اعتبار اسناد مالکیت است اما در مواردی، اعتبار اسناد مالکیت خدشهدار شده و موجب ابطال یا اصلاح سند مالکیت میشود. از جمله مواردی که اعتبار اسناد را دچار خدشه میکند، میتوان به ثبت ملک بدون رعایت مقررات قانونی؛ صدور اسناد مالکیت معارض؛ صدور اسناد مالکیت اشتباه؛ ثبت اراضی موات، اموال عمومی و موقوفات توسط اشخاص سودجو و ابطال اسناد بنا به ضرورت اشاره کرد. ابطال و اصلاح سند مالکیت به دو صورت بدون حکم دادگاه و با حکم دادگاه صالح امکانپذیر است.
ابطال و اصلاح سند مالکیت بدون حکم دادگاه
مواردی که ابطال و اصلاح سند مالکیت بدون حکم دادگاه صورت میپذیرد، عبارت است از:
ابطال سند مالکیت به حکم قانون:
در مواردی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با وضع قوانینی مکلف خواهد بود طبق درخواست مراجع قانونی اقدام به ابطال سند مالکیت نماید که این اقدام بدون حکم دادگاه صورت میگیرد.
در مواردی اقتضا می کند، مانند قانون اصلاحات ارضی و تقسیم اراضی بین زارعین؛ چنانچه مصالح عمومی اقتضا کند، مانند حفظ جنگلها، منابع طبیعی و مراتع و چنانچه جهات شرعی اقتضا کند، مانند حفظ موقوفات و نیز عمل بر طبق نیات واقف ابطال و اصلاح سند مالکیت بدون حکم دادگاه صورت میگیرد.
ابطال سند مالکیت معارض به وسیله اداره ثبت:
هرگاه دارنده سند مالکیت معارض در فرجه و مهلت قانونی دو ماه از تاریخ ابلاغ و اخطار قانونی اداره ثبت به وی، نسبت به مراجعه به دادگاه و تقدیم گواهی دادخواست اقدام نکند و طرف او پس از فرجه مذکور از دادگاه، گواهی عدم تقدیم دادخواست دریافت کند و به اداره ثبت تحویل دهد، در اینجا نیز اداره ثبت بدون صدور هیچ گونه حکمی از دادگاه راساً اقدام به ابطال سند مالکیت معارض مینماید.
دیدگاه ها